Categories
kherad sayrmaye falsafi iran

خــرد سرمایهِ فلسفی ایران – جـلـد یکـم

سـرمـایـه فلـسفـی ایـران – جلد ۱

کتاب

خــرد
سرمایهِ فلسفی ایران

جـلـد یکـم

منـوچهـرجـمـالی

ISBN 1 899167 92 7
KURMALI PRESS
LONDON 2009
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOCVIEW AS PDF

درفـرهـنگ ایـران
جـُستجـو، « هـستی » را میـآفریـند

انسان، آنچیزی «هست» که «می جوید»
«خرد »،آنچیزی«هست» که «می جوید»
«خـدا=ارتا»،آنچیزی هست که می جوید
ملـّت ، آن چیزی میشود که میجـوید( هوّیت)
انسان ،هم خانه ، هم در، هم قفل ، و هم کلید است
آتشکده=در ِمهـر=خانه ِعـشق
گوهـرخـرد، مِهـراست

«عقل» ، متضاد با «عشق » است
ولی « خرد » درفرهنگ ایران
پیدایش گوهر ِ«مهـر» است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

گوهر ِ خرد درفرهنگ ایران
« راز جـوئی » است
« به چشم ِ خرد ، جـُوی، راز ِجهان »
«راز»، آن بینشست که« می رازاند»
«رازاندن»، آراستن وجوان کردنست

راز، بینشی است که درکـثرتِ بـُریـده ازهـم،
پیوستگی می بیند
———————————
چشم نهانی، هم قفل وهم کلیداست
چشم نهانی=منتره،کلندر،میتراس،کده…
خـرد، پیوند ِسه چشم باهـمست

خرد ، جوید « آکنده راز ِ جهان »
که چشم ِ سـر ِ ما ، نبیند « نهان »
فردوسی

همه با تو است ، ار بجوئیش باز
نباید کسی ، تا گشـایـدت راز
ازاین بیش ، چیزی نیارمت ، گفت
بس این . گر« دلت با خرد هست ، جـُفـت »
اسدی توسی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

« هـمه با تـوهـست »
دگردیسی ِگوهر ِخودِ خدای ایران
از« آتش جان»، به« خردِ هر انسانی».

خردِهرانسانی
پیدایشِ بیواسطهِ گوهر ِخودِ خدا
(سیمرغ= ارتا)درهرانسانیست.

انسان باخردش، ازهمه پیامبران ومراجع، بی نیازاست
خردهرانسانی، مستقیما با« بُن جهان هستی»، پیوسته
وهمگوهرباآن ، و پیدایشِ آن هست.
وجودِ « بُن آفریننده جهان درخرد هرانسانی= ارتا »
، ازهرانسانی، فردی پدید میآورد
که خودش کلیدوترازوی همه چیزهاست.
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

درفرهنگ ایران،خـردِ انسان
،اصل فـردیّت هرانسانی است

هرانسانی، سروش ورشن ِفـردی خودش را دارد
رَشـن rashn=« اصل اندازه» درفطرت انسانست
سروش ورشن، دورویه ِخرد، درفطرتِ انسانند
سروش = خردِ کلیدی وپیشروِانسانست
رشن=خردِ ترازوئی وجهان آرای انسانست

چرا درفرهنگ ایران،انسان،جوان است؟
چرا درفرهنگ ایران، فطرتِ انسان،
رادی( ارتائی) یعنی جوانمردیست؟
انسان، گیتی را باخردش ، نظم میدهد
وروشن میکند،چون جوانمرد است

VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

روشنگر، درفرهنگ ایران، کیست ؟
انسان ِکلیدی ، درگرم کردنست که درهارامیگشایـد
« پـهلـوان » : شـعـله ِ روشـنی بخـش
چرا، رستم،جهان پهلوان ایران، کلیدِ چشم گشا هست ؟

چرا ، خدای ایران ، « گـرمابهِ گیتی » هست ؟
گرمابه دهر، جان فزابود زیرا که دراو، پری ما بود
مولوی بلخی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

انسان ، کلید ِ جهان گشـا هست
انسان، وجودِ کلیدی هست

شـُـد این بـندها را سراسر، کلـیـد ( فردوسی )
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

خردِ انسان، کـلـیـد ِ سراسر قـفـل ها

چوزین بگذری، مردم آمد پدید
شد این بندها راسراسر، کلـیـد
فردوسی

درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خودِانسانهاست ، نه گاتا، نه قرآن، نه کاپیتال مارکس،نه….
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

فـرهــنگ ِ جهـانی ایـــران
………………………………………………..

سخنی که زندگی را میافـزاید
سخن گفتن ، به آوازسیمرغست
اصل ِآفریننده هستی،درپیدایش، متنوعست

ازکتاب « سرمایه فلسفی ایران »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

خردِ بنیادی ، اصل بـَزم است
بهمن که خردبنیادی درهمه انسانهاست ،
مردم ، بـزمونه (یا اصل بزم، بزم آرا ) مینامیدند
بزمونه، اصل به هم بافتن است(جامه وپوست)
برمونه ، اصل ِ جام است که ازآن باده مینوشند
بزمونه ، اصل همآهنگ سازندهِ اندیشه هاست

بـزم ، انجمن ِباهم اندیشیدی
درشادی وشادخواری،
برای « آراستن جامعه » است

«نوشیدن می» و« شکفتن راستی»، ازبُن انسان
انسان، تخمیست که از«شیرابه پدیده ها»،میروید
وحقیقت پدیده ها را مستقیم درمی یابد
ازکتاب« سرمایه فلسفی ایران »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

هنردرجهان،ازمن( انسان) آمدپدید

خردِ شاد ، جهانی شـاد، بنا میکند
اندیشیدن(=خرتیدن= کاربستن خرد)
سرفرازوشاد(سعادتمند)میکند
1 – سرافرازی 2 – شادی 3 – شناخت،
هرسه به هم پیوسته اند

بهمن=اصل خرد +اصل خنده وبزم +اصل نگهبانی

هرآنکس که اوشاد شـد، ازخرد
جهان را به کرداربد، نسپرد

انسان ، حق هست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

انسان، بااندیشیدن
در گیتی،از خود،خانه خودرا میسازد

درفرهنگ ایران
نخستین عنصر ِ پیدایش جهان
« اصل به هم بستن= انـد » است
« انـد » در« انـدیشیدن » ، همان « اصل به هم بستن » است

« اند and= » که درانگلیسی ، « و» هست
درسانسکریت، به معنای « به هم بستن » میباشد

این « نیروی به هم بستن » هست که صورت میآفریند
نامهای صورت : دیس، چهره، برَهم، گون( رنگ) ، کالبد، ..

درفرهنگ ایران ، مهرورزیدن انسانهای گوناگون به همدیگر
، ایجاد وحدت میکند
نه « ایمان به یک خدای خالق »
فرهنگ ایران، توحید را نمی پذیرد
بلکه استواربر« سه اصل متمم هم » هست:
1- کثرت ( گوناگونی) 2- ابتکار ِهمآهنگسازی خود 3- وحـدت
ازکتاب « سرمایه فلسفی ایران »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

انـدیـشیـدن
انـد + دیـسـیدن
تـُخـم، به خود، صورت وجسم میدهد

«به خود، صورت دادن»، اصل اندازه بودنست
گیتی، روندِ « اندیشیدن» است
اندیشیدن:اصل پیدایش ِمعیارنیک وبـد

گیتی: « اند»هائی، که خودرامیآفرینند( می دیسند )
درانسان ، نیروی به خود، صورت دادنست

ازکتابِ « سرمایهِ فلسفی ایران »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

« مـا ، تـُخـم آتـشــیـم »
چگونه خدائی که بُن هستی ماست، ابلیـس ساخته شد
وما بدست خود، اوراهمیشه سنگسارمیکنیم ؟
…………………….
درفرهنگ ایران ، انسان ، خودش، تـُخم آتش هست
به عبارت دیگر، انسان « اصل آتش » هست
……………
دریونان وغرب،
پرومتئوس آتش را برای انسان ، ازاولومپ میدزدد
چون درگوهرانسان، آتش، وجود ندارد
…………..
دراسلام، الله ، ابلیس را ازآتش میسازد
وانسان، فطرتش بی بهره ازآتشست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

« تـُخم و درخــت »
درفـرهنگ ایـران ،
پیکریابی ِاندیشـهِ « اصـل » هست
گـیـتـی و خدایان ، همه از« یک اصل» هستند
(دوجهان، وجود ندارد )

( سخنرانی 8 )
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

« جـان وخــرد »

چرا درفرهنگ ایران ، « جان وخرد انسان»
با هم ، « جفت » هستند؟
چرا درفرهنگ ایران، خردانسان، فقط ، نگهبان زندگی است
نه نگهبان ِیک شریعت ویا یک ایدئولوژی ویا یک آموزه

درفرهنگ سیاسی ایران،
اینکه فقط « خردانسان»، نگهبان جان( زندگی) است ،
چه معنائی در«حقوق اساسی » دارد ؟
(سخنرانی 39 )
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

درفرهنگ ایران
« خدا»،«اصل ِگیتی»هست،نه خالق ِگیتی

خدا، « نخستین عنصر» یا « آخشیج » یا « تـخـم»
دربـُـن هرموجودی هست

خدا، تن ( جسم ) میشود ، ونخست درجسم شدن، خدا میشود
آوردن سکولاریته به ایران، مانند آوردن زیره به کرمانست
« سخنرانی شماره 7 »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF