Categories
az nou sabz va taze shawim farhang simorghi farhangshahr kherad secular mysticism چاشنی های اندیشه

My name is seeker

آرمان فرهنگ ایران درمعرفت ، «جستجوی همیشگی » است ، نـه « همه دانی، و دانستن حقیقت، ومالکیت آن، وماندگارشدن دریک آموزه وشریعت»، که ویژگی«الله» و«اهورامزدای زرتشت» هست. رام، خدای زمان وزندگی وموسیقی وشادی و شناخت ، میگوید که : نام من ، جوینده است – رام یشت

منوچهر جمالی

The ideal of the Iranian culture in knowledge is “permanent search”, not “omniscience, and knowing the truth, owning it, and persevering it in doctrine and law”, which is the characteristic of “Allah” and of Zoroaster’s “Ahura Mazda”. Ram, the god of time, life, music, joy and knowledge, says: “My name is seeker” – Ram Yasht

Das Ideal der iranischen Wissenskultur ist die „permanente Suche“ und nicht die „Allwissenheit“ und „die Wahrheit zu kennen und zu besitzen, und an einer Lehre und einem Gesetz festzuhalten“, was sowohl das Merkmal von „Allah“ als auch das Zarathustras „Ahura Mazda“ ist. Ram, die Gottheit der Zeit, des Lebens, der Musik, der Freude und des Wissens, sagt: „Mein Name ist Suchende“ – Ram Yasht

M. Jamali

19.05.2010

https://www.jamali.info/alternate/190510_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: pencil drawings by Farangis G. Yegane > https://farangis.de/vessels/drawings

Categories
farhang simorghi kherad secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Time itself

” آنکه میخواهد بُت نپرستد ، نباید بُت هارا بشکند، بلکه نباید بپرسـتد ”
منوچهرجمالی، نعش ها سنگین هستند

ما، بنا بررسوب تصاویر اسلامی ومسیحی ویهودی درذهنمان، می انگاریم که خدا، فراسوی خود،خلق میکند. ولی، درفرهنگ ایران، خدا، «میشود»، وتحول می یابد و «اصل متامورفوز» است، نه خالق. خودش، گیتی و زمان و انسان «میشود». خودش، سکولار= زمانی هست. زندگی در زمان ، گوهرخدائی دارد، و برترین ارزش است و نیازبه ایمان آوردن به خدائی نیست، چون همه ازگوهرخود خدا هستند.

“He who wants not to worship idols, should not break the idols, but should not pray”

Manouchehr Jamali, Naesh-ha Sangin Hastand.

Due to the deposition of Islamic, Christian and Jewish images in our minds, we think that God creates beyond himself. But, in [pre-zoroastrian rooted] Iranian culture, God “becomes” and transforms and is the “principle of metamorphosis”, not the creator. He “becomes” himself, the world, time and man. Secular = time itself. Life in time has the essence of God, and it is the highest value, and there is no need to believe in God, because everyone is an essence of God.

„Wer keine Götzen anbeten will, sollte die Götzen nicht zerbrechen, sondern nicht beten“

Manouchehr Jamali, Naesh-ha Sangin Hastand.

Aufgrund der islamischen, christlichen und jüdischen Bilder, die sich in unseren Köpfen festgesetzt haben, denken wir, dass Gott über sich hinaus schafft. Aber in der iranischen Kultur „wird“ Gott und verwandelt sich und ist das „Prinzip der Metamorphose“, nicht der Schöpfer. Er „wird“ sich selbst, die Welt, die Zeit und der Mensch. Weltlich = die Zeit selbst. Das Leben in der Zeit hat das Wesen Gottes, und es ist der höchste Wert, und es gibt keine Notwendigkeit an Gott zu glauben, denn jeder ist die Essenz Gottes.

– M. Jamali

05.04.2010

https://www.jamali.info/alternate/050410_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: acrylic on canvas by Farangis G. Yegane > https://farangis.de/maat/

Categories
az nou sabz va taze shawim kherad sayrmaye falsafi iran secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Zamin va shadi

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند». باهم آفریدن «زمین و شادی در آغار»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جش همیشگی بودن»، پیدایش یافته است. این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان. چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده میگیرند؟ ولی به یقین، فلسفه نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره های زندگی، آغاز خواهدشد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil o canvas by Farangis G. Yegane.

Categories
nou andishi secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Mystics and Secularism

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Erfan-e secular

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Paintings top: Maat (african goddess) and Io (greek goddess), two acrylic paintings by Farangis