Category: nou andishi
Nu Andishi (1)
سکولار، دراصل به « زندگی درزمان گذرا وتحقیرآن وپشت کردن به آن »، گفته میشده است وسپس، درست « زندگی درزمان گذرا »، مطلوب جامعه شده است. یکی ازپیآیندهای تحقیر« آنچه گذراست »، اینست که « فرد » درمقابل « جامعه وطبقه وامّت وملت وقوم »، نماد گذرا بودنست، و« فرد » رابرای بقای امت وجامعه وقوم وطبقه وملت، میتوان قربانی کرد.
منوچهر جمالی
فقط در مـفاهـیم
اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند …
اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.
منوچهر جمالی
this chashniha as a word.doc – as a pdf
Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.
کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم. چه با آموزاندن حقیقت به مردم و تحمیل آن به مردم، مردمان، سترون ساخته میشوند. فلسفه نباید خود را جانشین دین و شریعت و ایدئولوژی سازد، که گوهرشان سترون سازیست. فلسفه باید گوهر زاینده انسانها را، برغم سترون سازان، از سر برانگیزد.
منوچهر جمالی
this chashniha as a word.doc – as a pdf
Biographical note: A letter by Mohammad-Ali Jamalzadeh to Farangis G. Yegane about the Nightgarden > https://simorgh.de/biografie/brief-von-jamalzadeh
تا دیگری برای من میاندیشد، من، بنده وعبد اوهستم. تا اندیشه دیگری، جای اندیشیدن مرا میگیرد، من، به عقیم بودن خود، گواهی میدهم و با اندیشه دیگری، عقیم بودن خودرا میپوشانم. تا اندیشه دیگری، مرا روشن میکند، بیان آنست که « آتش جان من »، خاموش شده ومُرده است. تامن با این « روشنائی وامی »، روشنگرجامعه میشوم، جامعه را، روشن نمیکنم، بلکه با این روشنائی، آتشِ جان مردم را میکـُشم، تا آنکه این روشنائی وامی مرا بپذیرند.
خدای ایران، روشنگری نمیکرد، و روشنی به کسی وملتی، قرض نمیداد تا آتش جان آنهارا بمیراند، بلکه افتخار خودرا این میدانست، که آتش جان انسانهارا بیفروزد، تا همه انسانها ازآتش جان خودشان، روشن شوند. خودشان، سرچشمه روشنی وبینش گردند، تا خرد انسانها، شعله وتابش آتش جان انسانها باشد. روشنائی که ازآتش جان خود انسانها برنخاسته باشد، نشان عقیم ونازابودن آنهاست و آنها که عـقیمند، عبد وبنده میشوند.
فکری روشن است که، ازآتش جان خود انسان، افروخته شده باشد. فکری روشنست که جان خود انسان، آنرا آفریده باشد. این مَـنیدن یا اندیشیدنست که با آن، انسان، « من » و سرفراز و آزاد میگردد.
منوچهر جمالی
نها راه آزادی واستقلال ایران، آنست که اسلام، درچهارچوبه «اصل قداست جان وخرد انسانی» قرارداده شودکه که بنیاد فرهنگ ایرانست. شریعت اسلام درایران، فقط حق موجودیت خواهد داشت ، اگرخودرا درچهارچوبه «اصل قداست جان وخردانسانی» قراردهد.
«جمهوری ایرانی»، این معنارا دارد. فرهنگ ایران، رویاروی شریعت ِبی فرهنگ اسلام میایستد. بدینسان، حق امربه معروف ونهی ازمنکر، وحق فتوای قتل وحق فتوای جهاد و قصاص، بکلی کنار نهاده میشوند،وآخوند،قدرت خود رابه کلی بااین ها ازدست میدهد.
این فرهنگ، همان سخنیست که رستم به بهمن زرتشتی که دست به خشونت جهادبرای ترویج دین زرتشتی زده بود گفت: زمن هست تاهست ایران بپای. این همان حرفیست که ایرج که ارتا یا سیمرغ باشد به زورمندان وقهرورزان آن زمان گفت: میآزار موری که دانه کش است که «جان» دارد وجان شیرین خوش است .
این همان حرفیست که حاقظ گفت: مباش درپی آزار( قهرونهدید ) هرچه خواهی کن— که درشریعت ما (این شریعت همان دین مردمی ِایرج هست)غیرازاین گناهی نیست. قدرت آخوندها را فقط وفقط با «اصل قداست جان وخردانسانی» میتوان مهارکرد، نه با اسلامهای راستین، که مانندقارچ ازهرطرف میرویند، و ومخرج مشترک همه اشان، دروغ است. جمهوری ایرانی، برپایه این اصل قرارمیگیرد وهمه حقوق بشرازاین اصل،استنتاج میگردد.
منوچهر جمالی
this chashniha as a word.doc – as a pdf
نـو اندیـشـی
برای آغازی نوین درفلسفه ایران
شیـوه ِ نـو اندیـشـی
آنکه میخواهد بت نپرستد،
نباید بتها را بشکند،
بلکه نباید بپرستد
از کتاب نعشها سنگين هستند: پروفسور منوچهرجمالی 1982
***
خردِ خورشید گونه
یا مسئلهِ « روشنگری »
خردی که هم خودش، جهانرا روشن میکند
وهم خودش ، آن جهان را می بیند
کشتی نوح یا هفتخوان رستم
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
خرد و نجات در فرهنگ ايران
LISTEN TO MP3 FILE —
DOWNLOAD MP3 FILE
***
مسئله بنیادی انسان ،
جستجوی زندگی در گیتی است
نه « جستجوی حقیقت »
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
تضاد کفر وایمان ( دارالحرب و دارالسلام )
جنگ اهورامزدا با اهریمن
پیآیند خشونت و خرفتی حواس هستند
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
انسان ، زیباست
زیستن ، هنرزیباساختن گیتی است
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
انسان، سرچشمه پیدایش بینش و اخلاق و قانون
جستجوی بُن ، بجای « رجوع به کتاب مقدس»
توخویش ، قفل گمان برده ای ، کلیدستی مولوی
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC—
VIEW AS PDF
***
سکولاریته ، سرکشی از مفهوم « زمان فانی » است
سکولاریته، میخواهد زندگی را درزمان بیاراید (= زیباسازد)
سیاست ، آراستن زندگی درزمان است
هنگامی این زمان ، فانی ،
و طبعا متاعی قلیل و لهو ولعب شمرده شد ،
دیگر نمیتواند ، « غایت انسان » بشود
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
سکولاریته
یا
چیزی موجوداست که میرقصد
هستی = حرکتِ شاد
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
سکورلاریته
و درختِ زمان درفرهنگ ایران
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
بنیادِ سکولاریته
مسئلهِ « نقد بودن» است
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
سکولاریته درفرهنگ ایران
«رستگاری زندگی ازآزار، درگیتی»
نه
«رستگاری روح ازگناه،درآخرت»
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
نگاهی به فلسفه زمان در فرهنگ ایران Summary
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
راستی و مستی
چرا در فرهنگ ایران ،
« بینش ِشاد که همان خوش بینی است »
مستی و دیوانگی و سرخوشی و آبستنی
خوانده میشد ؟
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
تراژدی مهر و داد
یا
تراژدی ایرج و فریدون
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOC — VIEW AS PDF
***
« نوشدن » یا « تقلیدکردن ازنو »
« مدرنیسم » رامیشودبه ایران « وارد » کرد
ولی از « مدرنیسم »، نمیتوان « نو » شد
فرهنگ ایران، سرچشمهِ نوشوی
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOC — VIEW AS PDF
***
انسانِ تلنگری
«جهان بینش» در انسان
از یک تلنگر، پیدایش می یابد
درفرهنگشهر
«انسان، موجودیست که حسّاسیت در ادراک و شناخت دارد»
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
انسان، وجودی که
درپوست خودش نمیگنجد
انسان، زهدان سیمرغست
چرا در فرهنگ ایران
با روئیدن ِ گوهرخود انسان، بینش به حقیقت پیدایش مییابد ؟
تفاوت « عقل اسلامی و یونانی »
با « خرد ایرانی »
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
فرهنگ ِ سرپیچ ِ ایران
«جام جم» ، نه « قرآن»
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
سپیده دم پیدایش فردِ آزاد و مستقل
در فرهنگ ایران
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
چرا
رستم به درون غارتاریک میرود، تا به بینش برسد
و افلاطون از غارتاریک میگریزد، تا به بینش برسد؟
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
جام جم
به معنای آنست که :
« انسان ، سرچشمه بینش است »
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
سرپیچی از « کتاب »
VIEW AS HTML —
VIEW AS WORD.DOC —
VIEW AS PDF
***
قانون اساسی، باید بر بنیاد
« تصویر انسان در فرهنگ ایران »
نوشته شود
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOC — VIEW AS PDF
***
کتاب
نعش ها سنگین هستند
PDF FILE
***
کتاب
پشت به سئوالات مُحال
PDF files
فهرست
بخش 1
متفکر بودن
بخش 2
از تفکر به تخیل
بخش 3
پایگاهِ انسان
بخش 4
زبردستی مدارا
بخش 5
آفرین به انسان
بخش 6
شک ورزی
بخش 7
کیومرث و شک
بخش 8
***
کتاب
قهقهه برقها
بوسه اهریمن
PDF FILES
بخش 1 – بخش 2 –
بخش 3 – بخش 4 –
بخش 5 – بخش 6 –
بخش 7 – بخش 8 –
بخش 9 – بخش 10
******