استوانه کوروش.چرا کوروش به خدای مردوک روی میآورد؟
هخامنشیان، «ارتائی»، یعنی « سیمرغی » بودند
ارتای خوشه ( ارتا خوشت) استوار بر« آفرینش جهان درهمآفرینی خدایان»است.
این را همبغی (= انبازی= نریوسنگی) مینامیدند
آنها میتوانستند ، یهوه یا مردوک یا خدایان مصریا هرجامعه دیگر را« انباز در آفرینش جهان» بدانند
اهورامزدای کوروش،
همان ارتاخوشت بود، نه اهورامزدای زرتشت
چرا درایران، همه حکومتها ، چه اسلامی باشند، چه زرتشتی باشند چه امام زما ن باشد، چه سوسیالیستی باشد.. همه غاصب هستند؟
چون درفرهنگ ایران، شاه یا حاکم، فقط و فقط، سیمرغست
سیمرغ ، خوشه همه مردمان، یا ملت است
با سیمرغ شدن همه ملت هست که شاه یا حکومت وخدا
پیدایش مییابد
منوچهرجمالی
هیچکدام ازجنبشهای بزرگ غرب ( رنسانس، رُمانتیک ، روشنگری …. ) برپایه ترجمه های علمی زبانشناسان اروپا ازیونان ، پیدایش نیافت ، بلکه این جنبشها ، پیآیند ِ برداشتها ی آفریننده ونوآورانه فلاسفه و هنرمندان اروپا از آثارفکری و هنری یونان، ونفوذ« این برداشتها » بود، که چندان هم ، انطباقی با اصل متون یونانی نداشتند .
با ترجمه ِ متون پهلوی و اوستائی به روش علمی ، و درک شاهنامه با چنین مقولاتی ، کم وبیش ، اندیشه هائی بیرون میآیند که الهیات زرتشتی درآنها، هزاره ها، جایسازی کرده است ، که به نابودی ایران، دررویاروئی با دین اسلام کشید ، و امروزه به درد باززائی ونوزائی فرهنگی ایران نیز نمیخورد، و محتوایشان نیز، بیگانه ازفرهنگ اصیل ایرانست . آنانکه ازآثارمن ، به عنوان کمبود یا نبود مآخذ ، تهمت غیرعلمی بودن، بدان میزنند ، این نکته تاریخی فوق العاده مهم را هم در پیش چشم داشته باشند . این مقلدان غرب، که گرفتار مفهومی بسیار تنگ ازعلم هستند ، دریابند که جنبشهای بزرگ غرب هم ، استوار بر درک علمی یونان نبودند . آنچه گوته و شیلر و نیتچه ازیونان گفتند ، و راه را برای وسعت نظردرآلمان گشودند ، فرسخها ازواقعیت یونان باستان ، فاصله داشتند . ترجمه های علمی زبانشناسانه ازآثار افلاطون وسایرفلاسفه یونان، وقرارگرفتن همین « مـآخـذ» ، فقط به زشت وخوارسازی « سوفسطائیان» انجامید ، تا آنکه برداشت انقلابی هِگـِل ازسوفسطائیان، برغم همه این مـآخـذ ، سبب شد که راه برای شناختن سوفسطائیان به کردار ِ« جنبش روشنگری دریونان » بازگردید ، و با این برداشت بود که پروتاگوراس سوفسطائی، با عبارت « انسان، معیار همه چیزهاست Homo Menzura »، بنیاد گذار حقوق بشر شناخته شد . این برداشت من ازفرهنگ ایران نیز، چنین نقشی را در نوزائی ایران، بازی خواهد کرد .