Categories
farhang simorghi

فرهنگ سیمرغی ١

سیمرغ ، خدای هخامنشیان

فرهنگ سیمرغی
فرهنگ زنخدائی ایران

FARHANG SIMORGHI: PAGE 1, PAGE 2

***

سـبـزی و روشــنی
یا
بینشی که زندگی راتروتازه میکند

بُن جهان ِهستی، سبزوروشنست

«بُن ِهرانسانی»، درفرهنگ ایران
«روشنی وسبزی ِآسمان»است

ای آسمان که برسرِما ، چرخ میزنی
درعشق آفتاب ، تو همحزقه منی
والله که عاشقی و، بگویم « نشان عشق »  :
بیـرون وانـدرون ، همه سرسبزو روشـنی

« خضری» ، به میان سینه داری
درآب حیات وسبزه زاری

همه، سرسبزترازسوسن و ازشاخ گـُلیـم
روح مطلق شده و،   تابـش جـانیـم هـمـه
مولوی بلخی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***
سیمرغ ، خدای هخامنشیان

سیمرغ ، خدای هخامنشیان

***

چگونگی ِ«هـبـوط »
در یزدان شناسی زرتـُشتی

اهورامزدا ، از   روشنی  وسبزیِ آسمان  ،
« تخم» را میآفریند

اهورامزدا،ازعلم(روشنی خود،که اصل بُرّنده است)
همه تخمهارا، فراسوی خود ، میآفریند

سیمرغ( ارتا)، تخمیست، که ازخود، روشن میشود
سیمرغ، آتش فروزاست
( تخمی که خود را میافروزد=آتشی که خود راروشن میکند)

سیمرغ ، تبدیل به همه تخمها(جانها) میشود ودرهمه،خودرادرچهره های گوناگون پدیدارمیسازد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

سه تا یکتای ِفرهنگ ایران
بهـرام + سیمـرغ(ارتا) + رام
اصل تحول.اصل مهر.اصل شادی

***

مسئله هبوط درادیان نوری
ومسئله پیشرفـت وتجـدد

فرهنگ ایران
برضد اندیشهِ «هـبـوط »
درتورات وانجیل وقرآن
هبوط = بیرون وفروافکندگی

« خاک »  و « زن »
جایگاه هبوط : فساد و درد ودشمنی

زال زر، تصویر انسان ِ ضدِ هبوطی

پیدایش اندیشهِ« هبوط » درادیان نوری
برضد اندیشه ِ « انسانی که تخم ِخدا هست»

« خدا»، «بُن هرانسانی هست»،
واین بُن، یاخدا را،
نه کسی میتواند بیرون رانـد،
ونه ِالاهی میتوانداورا فروافکند( اهبطوابگوید)
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

تاریخ ، میدان نبرد قدرتها باهم بوده است
وفرهنگ اصیل ایران که درایرج( ارتا=اِرِز) درشاهنامه پدیدارمیگردد
، برضد اصل هرگونه قدرتخواهیست
پس چگونه میتوان« فرهنگ ایران» را درتاریخش کشف کرد؟

***

ازخنده به آنچه تُخمیست
چرابه آنچه تـُخمیست،میخندند؟
چرا درگیتی ، چیزی« ازخودش، نیست»؟
تخم ، یا « آنچه ازخود» ، « هست »

چرا ما
« بی اصالت بودن ِخود » راجشن میگیریم و ازآن ، کام می بریم
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

نزدیک به سی سال هست که
رژیم مردمخوار اسلامی ، با همکاری
اپوزیسیون درخارج
، که درکرّنای آزادی میدمد
کوشیدند که با توطئه سکوت ، اندیشه های مردمی وآزادیخواهانه منوچهرجمالی را خفه سازند
وهنوز این دشمنی را با آزادخواهی و فرهنگ ایران
که درآثارجمالی موج میزند ، ادامه میدهند
وبی خبر ازآنانند که آتش ِ اندیشه های فرهنگی او
درایران ، تبدیل به حریق شده است

بگذار ازخیانت خود، تا میتوانند، کام ببرند

***

***

چگونه انسان
بـو قـلـمـون مـیشـود ؟

ازانسانی که اصل ِصورت آفرینیست،
به انسانی که« به آن،صورت میدهند»
واورا به « آلت ، یا وسیله » میکاهند

قدرتمند : آنکه باصورت دادن به انسان ،
انسان را به اندازه ای(معیاری)  میسازد ، که میخواهد

هرقدرتمندی ،  برضدِ انسانهاست
انسان، سرچشمه قدرتست ، چون اندازه همه چیزهاست

بوقلمون چیست ؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

اینکه حقیقت، فقط در« مـفاهـیم » پدیدارمیشود
اسطوره ای بیش نیست

***

بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
فردوسی

« عـجـم » چیست ؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« خـرد »
بـیخـتن ِجان(سیمرغ)
از سوراخهای ِحواس
انسان هـست
خرد، ازحواس، غربال میشود
خود-افشانی ِپروین( بهمن وهما )
ازپرویزن ِخود(خودراازخود، بیختن)
خردِ بنیادی جهان، غربال ِخود نیزهست

انسان ، نائی که نه سوراخ دارد

نائـی بـبـُریـد از نیـسـتان ،    اُســتـاد
بـا نـُه سـوراخ و ، آدمش ، نام نهاد
ای نی ،      تو ازاین لب آمدی در فریاد
آن لب را بین ، که این لبت را ، دم داد
مولوی بلخی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

هیچکدام ازجنبشهای بزرگ غرب ( رنسانس، رُمانتیک ، روشنگری …. ) برپایه ترجمه های علمی زبانشناسان اروپا ازیونان ، پیدایش نیافت ، بلکه این جنبشها ، پیآیند ِ برداشتها ی آفریننده ونوآورانه فلاسفه و هنرمندان اروپا از آثارفکری و هنری یونان، ونفوذ« این برداشتها » بود، که چندان هم ، انطباقی با اصل متون یونانی نداشتند .
با ترجمه ِ متون پهلوی و اوستائی به روش علمی ، و درک شاهنامه با چنین مقولاتی ، کم وبیش ، اندیشه هائی بیرون میآیند که الهیات زرتشتی درآنها، هزاره ها، جایسازی کرده است ، که به نابودی ایران، دررویاروئی با دین اسلام کشید ، و امروزه به درد باززائی ونوزائی فرهنگی ایران نیز نمیخورد، و محتوایشان نیز، بیگانه ازفرهنگ اصیل ایرانست . آنانکه ازآثارمن ، به عنوان کمبود یا نبود مآخذ ، تهمت غیرعلمی بودن، بدان میزنند ، این نکته  تاریخی فوق العاده مهم را هم در پیش چشم داشته باشند . این مقلدان غرب، که گرفتار مفهومی بسیار تنگ ازعلم هستند ، دریابند  که جنبشهای بزرگ غرب هم ، استوار بر درک علمی یونان نبودند . آنچه گوته و شیلر و نیتچه ازیونان گفتند ، و راه را برای وسعت نظردرآلمان گشودند ، فرسخها ازواقعیت یونان باستان ، فاصله داشتند . ترجمه های علمی زبانشناسانه ازآثار افلاطون وسایرفلاسفه یونان، وقرارگرفتن همین « مـآخـذ» ، فقط به زشت وخوارسازی « سوفسطائیان» انجامید ، تا آنکه برداشت انقلابی هِگـِل ازسوفسطائیان، برغم همه این مـآخـذ ، سبب شد که راه برای شناختن سوفسطائیان به کردار ِ« جنبش روشنگری دریونان » بازگردید ، و با این برداشت بود که پروتاگوراس سوفسطائی، با عبارت « انسان، معیار همه چیزهاست Homo  Menzura »، بنیاد گذار حقوق بشر شناخته شد .  این برداشت من ازفرهنگ ایران نیز، چنین نقشی را در نوزائی ایران، بازی خواهد کرد .

***

« خـرد »
اصل ِپـذیـرنـدگی درجهـان
خـرد ، غـربـال هست

خرد،  که بیخ ِآفریننده جهان هست
بیخ ِ هرانسانی نیزهست
بیخ
« گـره، یا اصل پیوند دادن» میباشد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

زرتشتیها و ایرانشناسان در تبیعیت از زرتشتیان، این « دوگوهرهمزاد» را درگاتای زرتشت».
درراستای گزینش میان شرّ وخیر( زندگی و ضد زندگی ) تفسیرمیکنند.
انسان باید ژی را برگزیند و برضد اژی بجنگد !  ولی این اندیشه پیشینه ژرف درفرهنگ ایران دارد.
این اندیشه زرتشت ، اندیشه ای برضد فرهنگ اصیل ایران ازتصویر همزاد بوده است . همزاد( ییما=جم) به معنای دوقلوی بهم چسبیده بوده است، ونه دو چیزجداوبریده ازهم که زرتشت گفت .  فرهنگ ایران، براین استواربوده است که همه پیوندهای جهان پیوند مهروعشقی است .  جهان دراثر پیوند یا همآفزینی وهمبغی نیروها پیدایش می یابد .
دوگوهر اصلی جهان درهرچیزی هست که باهم میآفرینند .
این بود که عشق یا مهر، اصل آفریننده جهان درهرچیزی شمرده میشد. درست زرتشت این اصل را با دوگوهرهمزادش از ریشه کنده است ، و بنیاد سراسرجهان را رزم وجهادکرده است . زرتشت ، پیشرو محمدو اسلام بوده است .

***

چراخدای ایران،مادرِزنـدگی
به پیکـر ِ«آهـو» درمیآیـد؟

چرا ، امام هشتم ، علی پسرموسی الرضاء
« ضـامن آهـو=ضامن اصل زندگی» ساخته شد ؟
اصل زندگی را به کردار ِ جفت یا معشوقه خود میپذیرد
ضامن، درفرهنگِ سیاسی ایران، چه معنائی دارد؟
حکومت، ضامن ِمعیشتِ کل ملت دررفاه است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

کیست که حق ملت به حاکمیت را درایران ازملت، غصب میکند؟</br />امام زمان
ملت ایران، حق حاکمیت خود را با اراده خود
تسلیم امام زمان کرده است
پس ملت ایران، اصلا دموکراسی و حقوق بشر نمیخواهد

***

مفهـوم ِ« دشـمـنی »
در« دیـن جهـادی»  ودر «فرهنگ سیمرغی-ارتائی »

چرا خدای ایران
به پیکـر ِ« آهـو » درمیآیـد؟
آهـو= گیرائی و گریزندگی
پیوندِ«کشش باجستجو» درتصویرشکار
آهو، بازیبائی چشم وخرام دلکشش، دل رامیگیرد ومیگریزد!
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

مفهـوم ِ« دشـمـنی »
در« دیـن جهـادی»
ودر
«فرهنگ سیمرغی-ارتائی »

ارتـائـیـان : خانواده سام+ هخامنشیان+ اشکانیان

ساسانیان، زرتشتی، و درجهاد با ارتـائـیـان بـودند

چرا خدای ایران
به پیکـر ِ« آهـو » درمیآیـد؟

درفرهنگِ ارتائی- سیمرغی ِایـران
« دشمن » ، انسانی است خـُفـتـه
که میتوان  اورا باتلنگر بـیـدارسـاخت
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

مفهـوم « دشـمـنی »
« دشمن »  درفرهنگ سیمرغی ایران ،
نه «اهـریـمـن ِ» زرتـشـتی است
و نه «ابلیس وکافرومشرک وملحدِو مـرتدِ» اسلامی
با «اهریمن » وبا   « کافر= پوشاننده حقیقت »
فقط میتوان « جهاد» کرد

درفرهنگ سیمرغی ِایران
« دشمن » ، انسانی است خـُفـتـه
که میتوان  اورا با   تلنگربـیـدارسـاخت
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

زندگی مقدس است
زندگی به ما حق میدهد که ازاسلام وقرآن ومحمد انتقاد کنیم
زندگی به ما حق میدهد که ازهرمرجعیتی انتقادکنیم
با قبول قداست زندگیست که ما این حقوق را پیدامیکنیم
نفی قداست زندگی، نفی این حقوق انسانیست

***

ایـن چـیسـت ؟ که همیشه
«سرگردان وبیکس وآواره» است؟
این سرگردان وبیکس را ،
مهمان کردن ، « سـپنج » دادنست
« حقیقت ِ هـمیشـه نـو و سـرگردان »
« آهـوی وحـشی »
حقیقت، و یاخدا، ویا« مایه ِهستی »
اصل سرگردانی وبیکسی و آوارگیست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

هنوزغاصبان هزاروچهارصد ساله ایران
برایران حکومت میکنند
دوام غصب، ایجادحق نمیکند

***

چرا مزه زندگی ، آهوی وحشی است ؟
رفـیـق ِبیکسان =سیمرغ ورام= آهـو

الا ای آهوی وحشی کجائی      مرا با تست چندین آشنائی
دوتنها و دوسرگردان ، دوبیکس    دد و دامت کمین ، ازپیش وازپس
بیا تاحال همدیگر بدانیم      مراد هم بجوئیم ، ار توانیم
که خواهدشد، بگوئید ای رفیقان     رفیق بیکسان، یار غریبان ؟
مگر« خضرمبارک پی » درآید       زیمن همتش ، کاری گشاید
حافظ شیرازی

آهوی وحشی ، رام ، بیدُخت، دخترسیمرغ است
آهوی وحشی ، وای ِبه ،« خضرفرّخ پی » هست

« آهـو » ، همان « آسو aasu» میباشد، که
هم « سرعت جنبش یک چیزدرخارج» خوداست
وهم
« سرعت دگردیسی یا تحول خودآن چیزدرگوهرش»
میباشد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

حکومت نبایددردستِ دین ِمقدس
شخص ِمقدس و حقیقتِ مقدس باشد، چون ملت، ازدست زدن به مقدسات میترسد و نمیتواند به آسانی آنهارا ازقدرت بیندازد

***

« مـزه زنـدگـی »
در فرهنگ ایران، در

1 – خـرد بهمنی درهرانسانی ، و
2 – مهر(بستگی ) با داد( حق وعدالت وقانون) ازخـرد انـسان ، و
3 – آفـریدن مدنـیـّتـی که درآن ،
بیم و رزم ورشک ( نابرابری)وخشم وکین نیست ، پیدایش می یابد

این اندیـشه درفـرهـنگ ایران، در
پیکریابی سیمرغ ( ارتا فرورد)
درخرداد وامرداد ، عبارت بندی میشـد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

فرهنگ ایران، فرهنگ مردمی و جهانیست برای آراستن جهان
وبرضد جهان بینی ناسیونالیستی است که ازغرب به ایران آمده
کاهش فرهنگ جهانی ایران به ناسیونالیسم
که امروزه میان سطحی اندیشان رواج یافته است
علت بسیازی از تعصبات تنگ گردیده
وبزرگترین گزند را به فرهنگ ایران زده است
بیا جهان را به بد نسپریم

***

درجـُستجوی مـزه زنـدگی

سکولاریته
یا
بازگشت هاروت وماروت
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

فرهنگِ زن خدائی – سیمرغی ایران
بنیاد ِ آزادی زنان در ایرانست

***

مـزه ِ زنـد گـی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

استوانه کوروش.چرا کوروش به خدای مردوک روی میآورد؟
هخامنشیان، «ارتائی»، یعنی « سیمرغی » بودند
ارتای خوشه ( ارتا خوشت) استوار بر« آفرینش جهان درهمآفرینی خدایان»است.
این را همبغی (= انبازی= نریوسنگی) مینامیدند
آنها میتوانستند ، یهوه یا مردوک یا خدایان مصریا هرجامعه دیگر را« انباز در آفرینش جهان» بدانند
اهورامزدای کوروش،
همان ارتاخوشت بود، نه اهورامزدای زرتشت

سکولاریته
بازگشتِ زُهـره یا« رام »
در روان هاست
نه « ترجمهِ مفاهیم خشک پیچیده ازغرب»
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ما که بـه آواز سیمـُرغ
سخن میگفته ایم
چرا رقصیدن در اندیشیدن ِ
به آوازسیمرغ را
فراموش کرده ایم؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

حقیقتی که بترساند وبکـُشـد
دروغ وباطل است
خدائی هم که چنین حقیقتی میگوید
آفریننده دروغ وباطلست وضـدِخداست

***

« عـقـل »
تـیغ ِروشـنائی ازآهـن سرد
است که می بُـرّد، وازهم
جدامیسازد

چـرا ، عـقـل ِســرد
نیاز به « گرمی ِ اصـل زندگی » دارد ؟

تضـادِ « عـقـل » با « خـرد»

انسان با « بـسـودن پدیده ها »،
کشفِ راز ِگیتی وزمان را میکند
داستان  عطاروفردوسی ازبزرگمهر
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

چرا  انـدیـشـهِ روشـن
درفرهنگ ایران، پیآیند ِ
گرمی ِبُـنمایهِ انسان، هست؟
چرا،عقل برونسوگرا، در روشن کردن،
مِـهـر را مـیکُـشـد ؟
درفرهنگ ایران، گرما، اولویت برروشنی داشت
درزرتشتیگری، روشنی، برگرما، اولویت پیداکرد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

نخستین شاه تاریخی ایران، کوروش بود که زود فراموش شد
ولی ایرانیان، نخستین شاه آرمانی خود را «ایـرج»میشمردند
وهرگزاورا فراموش نمیکردند
ایرج ، همان « اِ ر ِ ز یا ارتـا » بودکه سیمرغ باشد
سیمرغ، ارتای خوشه است که همه جانهاو انسانها، دانه های آن خوشه اند. خوشه، نماد پیوستگی درمهر است
ملت، درپیوسته شدن به هم درهمپرسی، سیمرغ یا ایرج میشود

***

« دروغ »
به معنای « اصل ضدِ زندگی » است
نه به معنای « گفتار ِناراست وکـذ ب »

دروغ ، به معنای « دریدن، وازهم شکافتن
وازهم پاره کردن ِجـان وخـرد » است

معنائی که ما امروزه از« دروغ » داریم
مارا از شناخت فرهنگ ایران، بازمیدارد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« داسـتـان » ، چـیـسـت ؟

معنی اصلی « داستان » ، « دیـن » است
شاهنامه که داستانهای ایرانست
یک کتاب ِ « دیـنی » هست ؟

سیمرغ ،« نخستین عنصر،یا مایهِ جهان » بود
« مُرغ »، به معنای« اصل دگـردیسی » هست

سـیـمُـرغ ، همان « رپـیـتـاویـن » میباشد
که پیوند گرمی با خویدی هست
وازاین « مایه نخستین » است
که جهان، بـر کشیده میشود ؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

فرهنگ ایران ، فرهنگ فراسوی ادیان و مذاهب است
کورش، آزادی به بت پرستان داد
دینها در آن موقع بت پرستی بودند
اسفندیار، نخستین مبلغ زرتشت، برعکس او بت شکن بود
اهریمن را زرتشت، خلق کرد
فرهنگ ایران، اهریمنی درجهان نمیشناخت

***

بُـن ِآفرینندگی
پیوندِ گـَرمی با تـری
یا پیوندِعشق باتازگی است
Synergie، بُـن آفرینندگی

ززُهدِخـُشک ملولم، کجاست باده ناب
که بوی باده، مدامم ، دماغ ، تر دارد
بردر« میخانه عشق »، ای ملک، تسبیح گوی
کاندرآنجا ، « طینت آدم » « مُخـمّـر» میکنند حافظ
باده ، درفرهنگ ایران، پیوندِ « اصل ِ گرمی »
با « اصل ِ تری وتازگی » بود

زمان، سـپـنـجی، یا« یوغی» وآفریننده است
« سـپـنـجـی = سکـولار »
« سپنجی سرای » ، درک عاریتی بودن ِجهان نبود
بلکه درک انسان، به کردار ِخانه ای بود
که درش به هرتازه ای گشوده است تا باهم، جشن بگیرند
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

خـرد، اصـل ِرادی
تـاج ، نـمـاد ِ
«مرجعـیت ومعـیاروبهم بستگی»
درنظام اجتماع واخلاق بود
تاج ، درتاریخ ، گرفتار ِتضاد
« ایمان » با « جـوانمردی » شـد

مسئله تاج ، درپیکاربهمن ِزرتشتی
با فرامرزسیمرغی، پسررُستم
جوانمردی فرامرز ، وناجوانمردی بهمن

گوهر ِایـمان، ناجـوانمردیـسـت

اخلاص ِعـمل ِعـلی ، به بهای ناجـوانمـردیـش
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« تــُرنج » ،
یا « گوی سرخ وسپید= دورنگ»
« گـوی ِ بـاز »
نمادِ حقانیت به حکومت درایران

نام دیگر ِتـُرنج، کـواد= قـُباد است

« قباد » ، پیوند یابی دونیرو، از نیروی سومیست
که سرچشمه « روشنی وبینش وحق » میگردد

چراهـرانسانی، قـباد است؟
قباد،به معنای اصل ابتکاروپیشروی ونوآوریست

پـیـوندِ انـدیشهِ شـاهی(= حکومت )
با مفهـوم « قـباد »

شاهی ، « همکاری ِسه قباد یا سه نیرو باهم » اسـت
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ای سیمرغ ای مادرایران
اغلب نزدیک به همه فرزندان تو
سراسر زندگانی خود را صرف اشتباهات کرده اند
وحالا هیچکدام ، نه توانائی و نه دلیری آن را دارند که بگویند غلط کردیم، چون با چنین اعترافی، سراسر عمرشان را به هدر رفته می بینند واین را نمیتوانند بپذیرند
اینست که همه اشتباهات گذشته خودرا بنام
حقیقت وهنرمندی وتنها راه نجات ایران
میستایند
جامعه دموکراسی یا جامعه خرّم
جامعه ایست استواربرپایه گشودگی همه برای رفع اشتباهات همدیگر
نه آنکه یک اشتباه را، بنام حقیقت مقدس یا علمی
برجامعه، حاکم ساخت
هیچکسی، حقیقت را ندارد

***

سـرفرازی وسرکـشی ِآتـش
زادگاه ِ آزادیست

1- نزد زال زر، انسان، تخم آتش است
تخم آتش، یعنی « تخم ارتای خوشه » ،
یا تخم سیمرغست. انسان، فرزندوهمگوهرخداست
گوهرانسان، شعله میکشد وگشتگاهِ به گرمی وروشنیست
2- زرتشت، تخم آتش را ازبهشت میآورد
آتش، مخلوق اهورامزدا میشود ، ودیگر،هم گوهرباخدانیست
و اهورامزدا ، دیگر، گوهر خوشه ای ندارد . روشنی ازاین پس
ازمتامورفوز ِ گوهرانسان، پیدایش نمی یابد.
3- دریونان وغرب، پرومتئوس،
آتش را از زئـوس، خدای خدایان، میدزد د،
که از انسانها، دریغ میدارد
4- دراسلام ، الله ، آتش را که ابلیس است ، خلق میکند
ولی ازاو، برضد فطرتش، خمیدن ( =اطاعت ) میخواهد
فطرت انسان، « طینی، برضد آتش » است
فطرت انسان، اطاعت کردن، برضدآزادی ِفطریش هست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« شعـلـهِ آتـش »
در فـرهـنگ ایـران
اَلاو= ال+ لو= پیچهِ سیمرغ+ عشق ِسیمرغ

درتبری، ال و ال پر= شعله آتش
ا َل = شعله آتش = سیمرغ
ال پَر= شعله آتش= پرتوسیمرغ + پـروبرگِ سیمرغ
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

دموکراسی، جامعهِ تـفـاهـمــیسـت
نه جامعه ایـمانی، ونه جامعه ایدئولوژیکی

***

درفرهنگ ایران
کـعـبه، درهـرخانه ایست

اجاق یا آتشدان،در هـر خـانه ای
تن ِ سیمـرغـسـت که درونش
آتش ِبهرام ، زبانه میکشد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

انسـان، خـانـه است
خـانـه ِ رقـصـان وبال دار
« رقـّاص ِ بـنـّا »
چگونه اصل فـرَشـگـَرد
که اصل رقص است
خانهِ وجودِ انسان رابنامیکند؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

تـصـویـر ِ« خـانــه »
درفـرهـنگ ایـران

خانه = ده + شهر+ کشور + جهان + مدنیت + نظم

دی = مـادر= بـنـّا

آفـریـدن ِجهـان
سـاخـتـن ِ خانه اسـت

چرا « جای = مکان» ، خانه است ؟
چرا ، « کنون= آن = زمان حاضر»، خانه است ؟
چرا، خدا، تا خانه نیافریند، خدا نمیشود
خدا، درخانه اش، « هستی می یابد »
چرا، هرانسانی، خانه ایست که خدادرآن میزید ؟
چرا، زمین ، خانه ایست که خدا، برای زیستن خودش میسازد ؟

« عنکبوت ، زنبورعسل ، کرم ابریشم »
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ما دوزخی را که در میهنمان ساخته اند
بافرهنگ اصیل ایران
تبدیل به بهشت خواهیم ساخت
ما به بهشت بیگانه نمیگریزیم
فرهنگ ، هنرساختن ِبهشت از دوزخست

***

سـیـمــرغ ، خدای مِـهــر
یا « صنم ِسپهرچهارم »
عنکبوتیست که
با تارهای تراویده ازجانش
گیتی یا خانه اش را می تند

خدای ِدی به دین (روز23) ، یا « شنبلید »
عنکبوتیست که « خانه اش، گیتی »را می تند

Metamorphos
= وردنه vartenak
متامـُرفـُز = فـَرگـَرد= فروهـر
بُـن انسان وخدا درفرهنگ ایرانست
عنکبوت ، زنبور عسل
پروانه ، کرم ابریشم
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« خـردِ سـنگی »
خردی که زهدان ِتخمهای جهانست
چرا، خردِسام ِنریمان، سنگیست؟

اقتران «هلال ماه» ، با«خوشه پروین»
نخستین « سنگ= امتزاج» بوده است
که باهـم ، « مـاهِ پــُر» میشدند
ماه پـُر= هلال ماه+ خوشه پروین= ماه پروین
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

خـوشــه ای
از تـُخـمـه هـای آزادی
« پیدایش ِ مفهوم آزادی درفرهنگ ایران »
تضاد ِ گـوهری ِ« همه حکومـتها درایـران »
با « فـرهـنگِ ایـران »
چرا حکومت درایران ، همیشه فرهنگ ایران را
مسخ وتحریف میکند ؟
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

«چـشـم »، نه «آمـوزه»
نگریستن با« چشم ِ خود »
بنیاد فرهنگِ
خانوادهِ زال ِزراست
آموزه = مکتب ، شریعت ، doctrine، Lehre ،…
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

این کدام « من » هست که میگوید ؟
زمن، « هست » تا هست ایران بپای
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

انسان
« وجـودِ ازخود، پـُرسـنـده »
و« ازخـود، یـابـنـده »
« یافتن درجستن »، موجودشدنست

روان انسان = نیـروئی که ، هم میجـوید
و هم به آنچه میجوید ، میـرسـد
هم می پرسد ، و هم پاسخ رامی یابـد
هم گمان وسرگردانیست، وهم یقین وحقیقتست
روان انسان، اصـل ِ تـاشـونده درخوداست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

خدای ایران ، جهان و انسان را
با شیوه « جوانمردی »
میآفریند ، نه با « امر»
خدای ایران : اصل ِ جوانمردی یا خودافشانی

نخستین جوانمرد در فرهنگ ایران :
لنبک آبکش = سیامک = سیمرغ
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
view as word.doc
view as pdf

***

با زال زر که فرزند و جفت سیمرغ است
فرهنگ سیمرغی ایران، استوارگردید. این فرهنگ سیمرغیست که
سرچشمه عرفان بطورکلی و بنیاد اندیشه های
مولوی بلخی، به ویژه است
بی زال زر، نمیتوان مولوی بلخی را شناخت

***

« وسـوسـه»، نـشـان ِسـیمـرغست،
که ازاللّه ، بنام« ابلیس وَخنّاس »، رانده شده،ولی درخردِانسان، مانده

نشان ِ خدا، یا« نشان ِ بُن آفریننده» (= فطرت)، درانـسـان ودراجـتماع ،
« زخمیست که در نهان ِ» آنهاست

« ابـلیـس» ، همان سـیمـرغـست
که در درون هرانـسانی
به صلیب ، کشیده شـده است،
وهمیشه ازنـو، بـرپـا میخیزد
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند
و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

***

چـرا « بـینش بنیادی ِجهان ِهستی »
درفـرهـنگ ایـران
در « جـام جـم » اسـت
نه درقرآن ، نه درگاتا ، نه درتورات، و نه درانجیل ، و نه درکاپیتال، ونـه درکتاب مقدس دیگر …
هـرانـسـانی با جـام جـم ِخـردش،
« انـدازه ِهـمه چـیزها » مـیشـود
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF