Categories
auf Deutsch farhang simorghi farhangshahr generally چاشنی های اندیشه

Dogs and Fellowship

در فحاشی، برای تحقیر و زشت و نجس ساختن کسی، به او، پدر سگ یا مادر سگ میگویند. و با این فحش، ناآگانه، عشق و مهر و دوستی و وفا را در اجتماع، خواروبی ارزش و ضد ارزش میسازند. ایرانیان، بدین علت نام این جاندار را، «سگ» گذاشته اند، چون سگ، مخفف واژهِ «سنگ» است که به معنای عشق و مهر و دوستی و وفابوده است. سَگ و سَک و سَخ، مخفف واژه «سنگ» میباشند. پیشوند واژهِ سخن (سَخ+وَن)، و پیشوند واژه سگالیدن که به معنای اندیشیدنست، همین واژه است. چون سخن، انسانها را بهم می پیوند، و در سکالیدن، تجربیات باهم ترکیب میگردند. در پهلوی به آسمان، سگ = سک یا آس میگویند که به معنای سنگست. چون آسمان، جایگاه عشق و مهرشمرده میشد. ما با نجس شمردن و تحقیر و آزردن سگ، نا آگاهانه، اصل عشق و دوستی و وفا را در اجتماع، پایمال میکنیم.

M. Jamali

In order to humiliate someone, to portray someone as ugly and unclean, people obscenely call someone a “dogfather” or “dogmother”. With such swearing, these ignorant people make love, affection, friendship and loyalty in the community a value and an anti-value at the same time.

The reason why the Iranians called this creature “dog” was that the word “Sag” in Persian is an abbreviation of the word “Sang”, “stone”. The term “Sang”, “stone”, embodied such things as love, affection, friendship and loyalty.

Seg, Sak and Sakh are abbreviations for the word “stone”.

The prefix of the word “language” ( سخن (سَخ+وَن) / sakh + van) and the prefix of the word “segalidan” (سگالیدن), which means “to think”, are the same word. Because language connects people and speaking connects experiences.

In Pahlavi, the sky (سک یا آس) is called “seg” or “asse”, which means stone. This is because heaven was considered a place of love and affection.

We unknowingly trample on the principles of love, friendship and loyalty in society by calling them impure and humiliating and hurting the dog.

Manuchehr Jamali

Um jemanden zu demütigen, als hässlich und unrein darzustellen, bezeichnen Menschen andere in obszöner Weise als  „Hundesvater“ oder „Hundesmutter“. Mit solchen Fluchen machen diese ignoranten Menschen Liebe, Zuneigung, Freundschaft und Loyalität in der Gemeinschaft zu einem Wert und zu einem Antiwert zugleich.

Der Grund weshalb die Iraner dieses Geschöpf „Hund“ nannten war, dass das Wort im Persischen „Sag“ eine Abkürzung des Wortes “Sang” ist, “Stein”. Der Terminus “Sang”, “Stein” verkörperte Inhalte wie  Liebe, Zuneigung, Freundschaft und Loyalität.

Seg, Sak und Sakh sind Abkürzungen für das Wort „Stein“.

Das Präfix des Wortes „Sprache“ ( سخن (سَخ+وَن) / sakh + van) und das Präfix des Wortes „segalidan“ (سگالیدن), was „denken“ bedeutet, sind dasselbe Wort. Denn Sprache verbindet Menschen und im Sprechen verbinden sich Erfahrungen.

In Pahlavi wird der Himmel (سک یا آس) „Seg“ oder „Asse“ genannt, was Stein bedeutet. Denn der Himmel galt als Ort der Liebe und der Zuneigung.

Wir treten unwissentlich die Prinzipien der Liebe, Freundschaft und Loyalität in der Gesellschaft mit Füßen, indem wir sie als unrein bezeichnen und den Hund erniedrigen und verletzen.

Manuchehr Jamali

Categories
bad award farhang simorghi kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

Democracy is a language revolution

دموکراسی، یک انقلاب زبانی است. زبان ِتفاهم به جای زبان ِفرمان، به جای زبان ِخدا، به جای زبان قدرت، به جای زبان ِترس، به جای زبان ِوحدت، به جای زبان ایدئولوژی ، به جای زبان دین

منوچهر جمالی: اقلیت وآزادی، 1981

https://www.jamali.info/ketabha/AGHALIAAT-VA-AZADI_SCAN.pdf

Democracy is a language revolution. The language of understanding instead of the language of command, instead of the language of God, instead of the language of power, instead of the language of fear, instead of the language of unity, instead of the language of ideology, instead of the language of religion.

M. Jamali: Minority and Freedom, 1981

Demokratie ist eine Sprachrevolution. Die Sprache des Verstehens statt der Sprache des Befehls, statt der Sprache Gottes, statt der Sprache der Macht, statt der Sprache der Angst, statt der Sprache der Einheit, statt der Sprache der Ideologie, statt der Sprache der Religion.

M. Jamali: Minderheit und Freiheit, 1981

Image top: Florae obscurae installation by Farangis G. Yegane

Categories
secularite چاشنی های اندیشه

Future, present, past

تفکر در ایمان، میکوشد که برای زیستن در کنون، نو را، تا میتواند، جزو گذشته سازد، و تفکر در فلسفه، میکوشد که تا میتواند برای زیستن در کنون، گذشته را، جزو ِنو، در آینده سازد. مسئله بنیادی که ایندورا باهم گلاویز میسازد، یکی آنست که چه اندازه از نو، در گذشته میگنجد؟ و دیگری آنست که، چقدر از گذشته، در نو و آینده، باقی میماند.

منوچهر جمالی

Thinking in faith tries to make the new part of the past as much as possible, in order to live in the present, and thinking in philosophy tries to make the past part of the new in the future, in order to live in the present. The fundamental problem that those two create together is how much does fit into the past? And the other is how much of the past remains in the new and future.

– M. Jamali

Das Denken im Glauben versucht, das Neue so weit wie möglich als Teil der Vergangenheit zu begreifen um in der Gegenwart zu leben, und das Denken in der Philosophie versucht, das Vergangene als Teil des zukünftigen Neuen zu sehen um in der Gegenwart zu leben. Das grundsätzliche Problem, das sich aus beiden ergibt, ist: Wie viel passt in die Vergangenheit? Und das andere ist, wie viel von der Vergangenheit bleibt im Neuen und in der Zukunft.

14.06.2011

https://www.jamali.info/alternate/140611_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Graphite pencil drawing top: by Farangis G. Yegane.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

Pseudo-things

آخوندها متوجه شده اند که روشنفکران
ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند

و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Image top: by Farangis G. Yegane, linocut.

Categories
bad award kherad kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

اندیشیدن

ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن، و ستودن و نکوهیدن آنها، اندیشنده نمیشویم. بسیاری، با عرضه مجموعه ای از اندیشه های این و آن، نقاب متفکریا روشنفکربه خود میزنند. اینها، همه دلیل بر ناتوانی اندیشیدنست. اندیشیدن، با کشف چشمه زا ینده در خود کار دارد، نه با چیدن آنچه در صندوق حافظه انباشته شده، در پنجره دکان خود. زایش یک اندیشه بسیار ساده و زنده از خود، بیش از یک تل از اندیشه های وام کرده، ارزش دارد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, acrylic on canvas.

Categories
jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

در اصل قداست جان و خرد انسانی

نها راه آزادی واستقلال ایران، آنست که اسلام، درچهارچوبه «اصل قداست جان وخرد انسانی» قرارداده شودکه که بنیاد فرهنگ ایرانست. شریعت اسلام درایران، فقط حق موجودیت خواهد داشت ، اگرخودرا درچهارچوبه «اصل قداست جان وخردانسانی» قراردهد.

«جمهوری ایرانی»، این معنارا دارد. فرهنگ ایران، رویاروی شریعت ِبی فرهنگ اسلام میایستد. بدینسان، حق امربه معروف ونهی ازمنکر، وحق فتوای قتل وحق فتوای جهاد و قصاص، بکلی کنار نهاده میشوند،وآخوند،قدرت خود رابه کلی بااین ها ازدست میدهد.

این فرهنگ، همان سخنیست که رستم به بهمن زرتشتی که دست به خشونت جهادبرای ترویج دین زرتشتی زده بود گفت: زمن هست تاهست ایران بپای. این همان حرفیست که ایرج که ارتا یا سیمرغ باشد به زورمندان وقهرورزان آن زمان گفت: میآزار موری که دانه کش است که «جان» دارد وجان شیرین خوش است .

این همان حرفیست که حاقظ گفت: مباش درپی آزار( قهرونهدید ) هرچه خواهی کن— که درشریعت ما (این شریعت همان دین مردمی ِایرج هست)غیرازاین گناهی نیست. قدرت آخوندها را فقط وفقط با «اصل قداست جان وخردانسانی» میتوان مهارکرد، نه با اسلامهای راستین، که مانندقارچ ازهرطرف میرویند، و ومخرج مشترک همه اشان، دروغ است. جمهوری ایرانی، برپایه این اصل قرارمیگیرد وهمه حقوق بشرازاین اصل،استنتاج میگردد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.docas a pdf

Categories
auf Deutsch secularite

Eigene Probleme

Der Iran (u. der ganze Mittlere Osten) hat das Problem, dass die westliche Welt, Land, Gesellschaft und Kultur immer auf irgendeine Religiosität zurückführen will. Der Westen datiert die Kulturgeschichte schlichtweg auf die Bibel als Ausgangspunkt zurück, während er sich selbst vorbehält, zumindest auf die Antike unabhängig zur religiösen Entwicklung seit des Christentums zurückgreifen zu dürfen.

Der Orient hat seine alten Wurzeln zum Großteil gegenwärtig vergessen, der Westen sieht dessen alten Wurzeln als heidnischen, nicht-rekonstruierbaren Mist. Geschichte und Ursachen ethnischer- u. ethnisch-religiöser Konflikte werden dadurch nicht erhellt u.: die eigene Renaissance / Aufklärungsphase nach eigener Façon wird im Westen kaum wahrgenommen werden u. durch allg. Machtinteressen involvierter Parteien kaum stattfinden können.

palang yegane arani

Categories
چاشنی های اندیشه

هر حقیقتی

هر حقیقتی، تا هنگامی حقیقت میماند که شکی در برابرش بایستد و از نو، بپرسد و همیشه از نو، پاسخ بیابد. و هر حقیقتی که، شکی را که در برابرش میایستد، نابود میسازد، تا حقیقت بماند، دروغیست که توانائی اندیشیدن را در انسان از بین میبرد، و انسان را بی ارج میسازد.

 – منوچهر جمالی

Etching and painting by Farangis G. Yegane.

Categories
jomhouri irani soxaraniha

سخنرانیهای درباره جمهوری ایرانی

سخنرانیهای منوچهرجمالی درباره جمهوری ایرانی

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 1

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 2

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 3

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 4

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 5

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 6

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 7

جمهوری ایرانی ، حکومت برپایه خرد انسانها – 8

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 9

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 10

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 11

چرا جنبش سبز، جمهوری ایرانی میشود؟
سبز، چه رابطه ای با جمهوری ایرانی دارد؟

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 12

سبز ورابطه اش با سکولاریته وآخرالزمان

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 13

جدائی حکومت ازدین درایران ، فقط از راه بسیج ساختن فرهنگ ایران، ممکن میشود ، که بینش زاده ازخرد انسانی را، اصل موءسس حکومت وقانون اساسی میداند، نه یک شریعت و نه یک کتاب ونه یک ایدئولوژی را

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 14

هنگامی درایران ، حکومت از دین ، جدا ساخته میشود که ما مفهوم دین درفرهنگ ایران را ، جایگزین مفهوم رایج دین دراذهان کنیم . دین درفرهنگ ایران ، بینشی است که از زندگی فرد انسان ، ازخرد او میزاید و میتواند حکومت را بیافریند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 15

جمهوری ایرانی برپایه اخلاق ارزشی( تنوع و طیف ارزشها ) استوار است ، نه برشالودهِ حق وباطل، سیاه وسپید، نورو ظلمت، خیروشر، موءمن وکافر، امرونهی، دُروند واَشَوَن ، خودی و ناخودی

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 16

جمهوری ایرانی برشالوده تفکرطیفی ( رنگین گمانی+طاوسی) بنا میشود که ازمنش رنگ و آهنگ که پیکریابی خدای ایران( سیمرغ) است و تخم وجود هرانسانی است، میتراود، نه برشالوده موءمن وکافر، خودی و ناخودی، نوروظلمت، سیاه وسپید

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 17

جمهوری ایرانی چیست ؟
مسئله فردیت انسان وآزادی فردی، بنیادفرهنگ سیاسی . اجتماعی و دینی ایرانست.
درطبیعت هرفردی ، گوهرخودِ خدا هست که به گونه ای دیگرتحول می یابد، و این شیوه تحول متنوع ِ گوهرخدا درهرفردی، راه نامیده میشود. شریعت اسلام با طبیعت انسان درفرهنگ ایران متضاد هستند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 18

ما با یک « هنگام» درتاریخ خود کارداریم
این هنگام ِازسرسبزوتازه شدن،یا سیمرغ شدن است
این هنگام ازسرسبزوتازه شدن خرد سامانده وآفریننده انسانست
شدآن که اهل نظر، برکناره میرفتند
هزارگونه سخن دردهان و، لب خاموش
به صوت چنگ بگوئیم آن حکایت ها
که ازنهفتن آن ، دیگ سینه میزدجوش

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 19

جمهوری ایرانی چیست ؟ فقط با کاربستن خرد ِ خود انسانهاست که میتوان نظم وعدالت وقانون را آفرید. تضاد میان داد( نظم،عدالت، قانون) با مهراجتماعی ، همیشه دردگردیسی است و این خرد انسانست که باید درهرهنگامی ازنو برای یافتن راه حل آن بیندیشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 20

جمهوری ایرانی چیست؟
جمهوری ایرانی میخواهد که با خرد انسانی، آرمانهای مطلوب ولی متضاد انسانها را مانند آزادی وبرابری ، داد ومهر، درهرهنگامی ازتاریخ ازنوباهم آشتی و پیوند بدهد و این کار را به قدرتی فراسوی خود، وانمیگذازد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 21

پخش حکومت کردن درمیان همه ملت داد، درفرهنگ ایران ، بر پایه پخش کردن حکومت میان همه ملت، نهاده شده است. این خرد سامانده و آراینده و همپرس درهمه انسانها هست که حکومت را پدید میآورد. این حکومت است که رفاه و شادی و امکانات وآزادی را میان ملت به گونه ای پخش میکند که همه آنها را به هم پیوند میدهد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 22

درجمهوری ایرانی ، همه ادیان وایدئولوژیها و مکاتب، باید خودرا درفضای فرهنگ اصیل ایران بگذارند ،که برترین اصلش، گزند ناپذیربودن زندگی وخردِ انسانها دراین گیتی هست. جمهوری ایرانی بربنیاد« خردبهمنی» که درهمه انسانهاست، قراردارد که برضد قهرو تجاوزو جهادو تهدید و ارهابست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 23

جمهوری ایرانی ، برضد تاریخ شاهان ایران ولی پیآیند فرهنگ اصیل ایرانست که خرد بهمنی را که خرد شاد اداره کننده گیتی است، درهمه انسانها پخش شده میداند . داد، پخش حاکمیت برپایه خردیست که درفطرت همه ملت، پخش است. ما وارث تاریخ قدرتمندان ایران نیستیم . ما سرچشمه فرهنگ ایرانیم. آیا کوروش تاریخی درفرهنگ ایران مهمتراست یا ایرج داستانی ؟

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 24

جمهوری ایرانی، میخواهد روابط میان ملل وحکومات وطبقات واحزاب را برپایه داد استوارسازد و روابط برپایه قدرت ورزی میان ملل وحکومات وطبقات واحزاب را ازبین ببرد پیمان ملت با حکومت، یکباربرای همیشه نیست بلکه « بازپیمانی » است. باید این پیمان همیشه ازنوبسته شود تا حکومت مشروطه باشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 25

جامعه ایران میخواهد خودش به خودش صورت بدهد، خودش اندازه برای خودش بگذارد. جمهوری ایرانی، برضد کین توزی وثاراالله وقصاص وجهاد است.جمهوری ایرانی براین شالوده بنا میشودکه : نباشد بجزمردمی، دین من

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 26

جمهوری ایرانی برشالودهِ « دین مردمی » بنامیشود نباشد بجزمردمی، دین ما هیچ قدرتی،حق آزردن جان وخردمردم راندارد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 27

خودجوشی ِخردِشاد وآغازگرو ساماندهِ جوان درایران، شالودهِ جمهوری ایرانست
داد،هنگامی واقعیت می یابد که همه ملل وطبقات واقوام واحزاب،به هم پیوسته شوند. تحقق داد درداخل ملت، هنوز داد نیست
طرد روابط قهری وتهدیدی میان ملل واقوام و احزاب وانسانها، معنای داد هست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 28

زمان، نمیگذرد بلکه میگردد ، ودگردیسی می یابد ازآنچه گذشته است و ازآنچه دردگردیسیها، همیشه زنده است .چرا فرهنگ ایران ، خود را فراسوی شریعتها وا شکال گوناگون حکومت میگذارد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 29

ویژگی این انقلاب ،برضد انقلاب اسلامی پیشین، ضدرهبریست. جنبش اعتراضی، ناگهان تبدیل به جنبش خودجوش شد، که خودرو وخود رنگ(سبز)است. جوهرخودجوشی، متضادبارهبریست.
ولی خودجوشی، جداناپذیراز« به هم جوشی» است ،وبه هم جوشی، اصل ِ آفریننده روشنی،یعنی معرفت وشادی و جنبش است. به عبارت دیگر، خودش راه به سوی غایتش را می جوید ومی یابد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 30

حق مقاومت وسرپیچی برپایه خرد ِ انسانها دراجتماع .خرد انسان، حق به سرپیچی ازبیداد دارد که خود را داد و حقیقت میخواند. کاوه ، یک شخص نیست،بلکه جمهورملت است. کاوه ،همان خردبهمنیست که درفطرت هرانسانی هست. کاوه ،قیام همیشگی خردانسانها، برای تاءسیس حق وعدالت وقانون ازنو میباشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 31

جمهوری ایران، برشالوده دین مردمی گذارده میشود. سخنرانی شماره 31
ایرانیان، بنیادگذار دین مردمی درجهان هستند ومیخواهند که حکومت وجامعه را برشالوده دین مردمی خود، بنا کنند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 32

اسطوره مهر، رویارو با واقعیت شمشیر
دین مردمی، دربرابر دین سیف
چرا ایرج ، همیشه مسئله روز سیاست است؟
این دین مردمیست که همه واقعیت های تاریخی را توخالی ومتزلزل میسازد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 33

فلسفه مجازات وکیفر در دین مردمی ایران و تفاوت آن با اصل قصاص درشریعت اسلام. برشالوده دین مردمی ایران، درمجازات، هیچ قدرتی حق ندارد چیزی را ازانسان بستاند که نمیتواند آن را به آن انسان بازگرداند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 34

مسئله بنیادی ، رفتن ازجهان ِتکلیف به جهان ِحـق هست . چرا درفرهنگ ایران ، انسان، حق هست، واین حق ، چگونه پیدایش می یابد. داد که قانون و حق وعدالت ونظم باشد، برای واقعیت دادن « همآفرینی» انسانها وپیدایش آزادی آنهاست. تکلیف دینی یا حکومتی، برضد اصالت انسان یا ازخود بودن اوهست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 35

دین مردمی که بنیادحکومتست ومفهوم ِجان شیرین چگونه درک خوشی ازشیرینی جانها، تبدیل به کام بردن ازآزردن جانها میگردد وبنیاد قدرت گذارده میشود وملت ازحکومت کردن ، بازداشته میشود. با جداساختن خالق ازمخلوق ، اندیشنده از مُجری ، آمر از ماءمور( عبد ومطیع وموءمن ) جدا ساخته میشود. وبا این جداسازی هست که راه قساوت درجهان گشوده میشود

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 36

حقانیت حکومت در اینست که: معیشت همه مردم را دررفاه و فراخی تضمین کند، نه درترویج یک مذهب و ایدئولوژی وآموزه ای مقدس، یا یک تئوری علمی بکوشد . درجمهوری ایرانی ، زندگی انسان دراین گیتی، حقیقت است، واولویت برهمه آموزه های دینی و علمی وشریعتی وایدئولوژیکی دارد. مالکیت دینی( اوقاف) و قدرت حکومتی و نفود سازمانهای دینی ، تابع « رفاه عمومی» میباشند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 37

جمهوری ایرانی ، برشالوده « دین مردمی » گزارده شده است که اندازه را، اصل آفریننده اجتماع وحکومت میداند. و مردم(انسان) که تخم ارتا هست، خودش این اصل آفرینندهِ بینش و نظام هست. مردمی ، یعنی همه مردمان ، تخم سیمرغ یا خدایند ،وهمه باهم خدا وشاه هستند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 38

میگویند که ما دیگر انقلاب نمیخواهیم ؟ انقلاب، چیست ؟ انقلاب اینست که خرد انسان، برترین مرجع حکومت و اقتصاد وحقوق بشود . جمهوری ایرانی ، درست این تغییربنیادی را که انقلابِ حقیقی باشد، میخواهد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 39

ما باید خود را از« شریعت اسلام» آزاد سازیم تا بتوانیم اخلاقی رفتارکنیم، و تساوی وبرابری حقوق را دراجتماع بنیاد بگذاریم. چون معیار اخلاق ، درمیان انسانها ، هیچگونه خطی نمیکشد، و با آنانکه دو طرف خط قرار دارند، دوگونه رفتار نمیکند. دو گونه رفتار، ضد اخلاقیست ، ولی این بنیاد شریعت اسلام هست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 40

درفرهنگ ایران، چیزی خدائیست که همیشه ازنو، تازه میشود. این انقلاب خردِ همیشه ازنو اندیش انسانیست که باید درایران بشود .انقلابی که رهبر دارد ، خودجوشی خردهای ملت را نابود میسازد وتخم خرد انسانی را میسوزاند. این توانائی به تصمیم گیری مشترکِ خودِ مردم دربحرانست که جمهوری را بنیاد میکند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 41

حکومت وجامعه درفرهنگ ایران، برشالوده اندازه بنا میشود ، نه برشالوده « قدرت »، مانند اسلام . اسلام، دراثرهمین مفهوم قدرت، درهمه گستره های زندگی ِفردی و اجتماغی و سیاسی قصاص اندیش است، نه اینکه فقط درحوزه تنگ مجازات وکیفر، درقصاص ، زندگی را بجوید

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 42

تفاوت قدرت درحکومت اسلامی، و اندازه در جمهوری ایرانی قدرت دراسلام درهمه گستره های زندگی ، اززندگی فردی گرفته تا اخلاق و سیاست و حقوق واقتصاد،ایجاد کننده اکراه درانسانهاست . قدرت الله ، براساس تولید مداوم اکراه در انسانها گذاره شده است

Categories
jomhouri irani

جـمهـوری ایـرانی یا چگونه ملت، سیمرغ میشود ؟

بدون ریشه دوانیدن در فرهنگ اصیل ایران
که فرهنگ خانواده سام – زال – رستم
که فرهنگ سیمرغیست
به هیچکدام از آزمانهای خود نخواهیم رسید

جـمهـوری ایـرانی
یا
چگونه ملت، سیمرغ میشود ؟

چگونه ملت ، سیمرغ میشود ؟
مردمشاهی
اندیشه جمهوریت درفرهنگ ایران

***

جمهوری ایرانی
مسئله « جدائی حکومت از دین »
در فرهنگ ایران

مسئله جدائی دین ازحکومت

یا مسئله « رابطه بینش انسان با حکومتست »

اولویت « جان یا زندگی » بر « ایمان »

این مهم نیست که دین حقیقی کدامست .
این مهمست که چکونه ما با هم زندگی کنیم !

میشل دلو هوپیتال در 1562 میلادی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

جمهوری ایرانی

شالودهِ « حکومت داد»
حق ایستادگی و سرپیچی
در برابر «حکومت بیداد» است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

جمهوری ایرانی
فرهنگ ایران ،
سرچشمهِ نوشوی

« نوشدن » یا « تقلیدکردن ازنو »
«مدرنیسم» رامیشودبه ایران« وارد»کرد
ولی از « مدرنیسم »، نمیتوان « نو» شد

اصل مدرنیته در فرهنگ ایران
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ایده « جمهوریت »، هزاره ها
ایدهِ بنیادیِ ملت ایران
رویاروی ِ«حکومت پادشاهی»
در واقعیت، بوده است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

تراژدی مهر و داد
یا
تراژدی ایرج و فریدون

داد(= قانون ونظم)
که از«خردسامانده مردم»میزاید=حقوق بشر

خرد واندیشیدن به حکومتِ دادی
که درآن خشونت وخشم نیست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« پیدایشِ حکومت از ملت »
چگونه ملّت ، سیمرغ میشود؟
جمهوری ایرانی= مردُمشاهی

«شــاه» در فرهنگ ایران
نام ِ «جمهور ِ ملّت » بوده است

همپرسی ( دیالوگ )، به معنای آنست که
مردمان با همدیگر،
بُن ِ« همزیستی و ساماندهی »را میجویند

ما خواهان بناکردن جامعه و حکومت
بر پایه فرهنگِ ایران هستیم
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***