Categories
bad award farhang simorghi jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

People themselves

روشنفکران ما، دم از خردگرائی میزنند، ولی هنوز در فکر معجزه اند. آنها میانگارند که با ترجمه لایحه حقوق بشر و خواندن آن، یا با نوشتن «جدائی دین ازحکومت» در قانون اساسی، آخوندها دست از کار میکشند، و مسئله تماما حل میشود. اینها هنوز «معجزه اندیش» هستند. اندیشهِ اعجاز در آنها، مانده است، فقط معجزه گر، عوض شده است. ولی سکولاریسم، درست با تبعید اندیشه اعجازگری از مغز خود این روشنفکران آغاز خواهد شد. هیچ نیروئی جز خود انسان نو آور نیست که میتواند جامعه و ملت و سیاست را تحول بدهد. این انسان نواندیش و نوآفرین هست که اصل انقلاب حقیقیست. این تصویر انسان است که باید در ذهن مردمان تغییربکند.

منوچهر جمالی

Our intellectuals breathe rationalism yet they still think of miracles. They say that with translating the human rights bill and reading it or by writing “separation of religion from state” down in the constitution, the Mullahs will quit working and the problem will be simply solved. They are thinking in “miracles”; the idea of “the miracle” has remained with them, only the miracle worker has changed. However, secularism will begin with the banishment of the idea of miracles from the minds of these intellectuals. There is no innovative force other than the people themselves that can transform society, the nation and politics. People themselves are thinkers and innovators, and they shape the principle of a true revolution. It’s the image of “the human/people” themselves that has to change in people’s minds.

– M. Jamali

Unsere Intellektuellen atmen den Rationalismus, aber sie glauben immer noch an Wunder. Sie gehen wohl davon aus, dass die Mullahs ihre Arbeit beenden werden, wenn sie die universellen Menschenrechte übersetzen und lesen oder die „Trennung von Religion und Staat“ der Verfassung beifügen, das Problem sei dann einfach gelöst. Sie denken in Wundern und haben sich den Glauben an „Wunder“ erhalten, nur der Wundertäter hat sich geändert. Der Säkularismus wird mit der Idee von Wundern in den Köpfen dieser Intellektuellen jedoch aufräumen. Es gibt keine andere innovative Kraft als die Menschen selbst, durch die die Gesellschaft, die Nation und die Politik verändert werden kann. Die Menschen selbst sind Denker und Erneuerer und sie gestalten das Prinzip einer wirklichen Revolution. Es ist das Bild des „Menschen“ selbst, das sich in den Köpfen der Menschen ändern muss.

01.07.2011

https://www.jamali.info/alternate/010711_1/

https://www.farangis.de/denk2mal/persisches-dorf

https://simorgh.de/biografie/brief-von-jamalzadeh/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil on canvas by Farangis G. Yegane.

 

Categories
az nou sabz va taze shawim jomhouri irani kherad چاشنی های اندیشه

As manifold as …

The essence of philosophical thinking is the right and the ability to think and interpret various experiences, insights, and phenomena, not following “one philosophical school” and not following “one religion or one ideology”, which limits that “right” and reduces that “ability” in people. The Renaissance, which wasn’t simply regeneration, but cultural renewal, had deep roots in philosophical thinking and in the right to create different interpretations of history, the world, and social realities. Philosophical thinking, by recognizing the variety and colorfulness of views and ideas, makes a new experience with the “enlightenment” phenomenon. Every reality becomes “clear” only in knowing the diversity of views and thoughts.

– M. Jamali

گرانیگاه تفکرفلسفی، حق و توانائی اندیشیدن و تاءویل کردن گوناگون تجربیات و بینش ها و پدیده هاست، نه پیروی از «یک مکتب فلسفی» و نه پیروی از«یک مذهب یا یک ایدئولوژی»، که به کلی هم آن «حق» را از انسان سلب میکند و هم آن «توانائی» را در انسان میکاهد. رنسانس، که نه تنها باززائی، بلکه نوزائی فرهنگی هست، ریشه ژرف در تفکر فلسفی، و حق به آفریدن تاءویلات گوناگون از تاریخ و جهان و واقعیت های اجتماعی دارد. تفکرفلسفی، با شناخت تنوع و رنگارنگی دیدگاهها و اندیشه هاست که تجربه نوینی از پدیده «روشنی» دارد. هر واقعیتی، فقط در شناخت تنوع دیدگاهها و اندیشه هاست که «روشن» میشود.

منوچهر جمالی

Die Essenz philosophischen Denkens ist das Recht und die Fähigkeit unterschiedliche Erfahrungen, Sichtweise und Phänomene zu überdenken und zu interpretieren, und dabei nicht „einer philosophischen Schule“ oder „einer Religion oder Ideologie“ folgen zu müssen, was zumeist beinhaltet, dass Menschen genau dieses Recht einbüßen. Das Recht und die spezifische Fähigkeit von Menschen zu solchem Denken wird so gemindert. Die Renaissance, die nicht bloß eine Regeneration, sondern eine kulturelle Erneuerung darstellte, wurzelte tief im philosophischen Denken, und in dem Recht unterschiedliche Interpretationen der Geschichte, der Welt und der sozialen Realitäten zu schaffen. Indem das philosophische Denken die Vielfalt und die Buntheit der Ansichten und Ideen anerkennt, macht es eine neue Erfahrung mit dem Phänomen der ‚Aufklärung‘. Jede Realität wird erst durch das Wissen um die Vielfalt der Ansichten und Gedanken ‚klar‘.

17. März 2012

https://www.jamali.info/alternate/170312_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, acrylic on canvas.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

Pseudo-things

آخوندها متوجه شده اند که روشنفکران
ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند

و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Image top: by Farangis G. Yegane, linocut.

Categories
jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

Negation of time, being and world


سکولار، دراصل به « زندگی درزمان گذرا وتحقیرآن وپشت کردن به آن »، گفته میشده است وسپس، درست « زندگی درزمان گذرا »، مطلوب جامعه شده است. یکی ازپیآیندهای تحقیر« آنچه گذراست »، اینست که « فرد » درمقابل « جامعه وطبقه وامّت وملت وقوم »، نماد گذرا بودنست، و« فرد » رابرای بقای امت وجامعه وقوم وطبقه وملت، میتوان قربانی کرد.

منوچهر جمالی

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad secularite چاشنی های اندیشه

Belief and Disbelief

بهترین زمین برای پیدایش بیدینی، دین است  

بهترین زمین برای پیدایش بیدینی، دین است. بهترین زمین برای پیدایش بیخدائی، ایمان به خداهست. بزرگترین بیدینان و منکران دین، با دینان هستند. بزرگترین بیخدایان، موءمنان به خدا هستند. هیچ دینداری نیست که درباطنش، بیدین نباشد. هیچ باخدائی نیست که درباطنش بیخدانباشد. این عدم شناخت انسانست که این دورویه را ازهم جدامیسازد. شک، سایه هر ایمانیست، فقط ایمان این سایه خودرا که دنبالش هست، نمیخواهد ببیند و آنراسرکوبی میکند. ایمان وشک، همزادند. هرچه ایمان شدیدتر میشود، شک، پنهان ترو ناشناختنی تر میشود، ولی هیچگاه پیوندشان از همدیگر، بریده نمیشود. بزرگترین بیدینان وبیخدایان، درست خودِ آخوندها و موبدان و کشیش ها وهاخامها … هستند. با سرکوبی این شک درونست، که قساوت و تجاوزگری به دیگران در جهان پیدایش مییابد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

در اصل قداست جان و خرد انسانی

نها راه آزادی واستقلال ایران، آنست که اسلام، درچهارچوبه «اصل قداست جان وخرد انسانی» قرارداده شودکه که بنیاد فرهنگ ایرانست. شریعت اسلام درایران، فقط حق موجودیت خواهد داشت ، اگرخودرا درچهارچوبه «اصل قداست جان وخردانسانی» قراردهد.

«جمهوری ایرانی»، این معنارا دارد. فرهنگ ایران، رویاروی شریعت ِبی فرهنگ اسلام میایستد. بدینسان، حق امربه معروف ونهی ازمنکر، وحق فتوای قتل وحق فتوای جهاد و قصاص، بکلی کنار نهاده میشوند،وآخوند،قدرت خود رابه کلی بااین ها ازدست میدهد.

این فرهنگ، همان سخنیست که رستم به بهمن زرتشتی که دست به خشونت جهادبرای ترویج دین زرتشتی زده بود گفت: زمن هست تاهست ایران بپای. این همان حرفیست که ایرج که ارتا یا سیمرغ باشد به زورمندان وقهرورزان آن زمان گفت: میآزار موری که دانه کش است که «جان» دارد وجان شیرین خوش است .

این همان حرفیست که حاقظ گفت: مباش درپی آزار( قهرونهدید ) هرچه خواهی کن— که درشریعت ما (این شریعت همان دین مردمی ِایرج هست)غیرازاین گناهی نیست. قدرت آخوندها را فقط وفقط با «اصل قداست جان وخردانسانی» میتوان مهارکرد، نه با اسلامهای راستین، که مانندقارچ ازهرطرف میرویند، و ومخرج مشترک همه اشان، دروغ است. جمهوری ایرانی، برپایه این اصل قرارمیگیرد وهمه حقوق بشرازاین اصل،استنتاج میگردد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.docas a pdf

Categories
jomhouri irani soxaraniha

سخنرانیهای درباره جمهوری ایرانی

سخنرانیهای منوچهرجمالی درباره جمهوری ایرانی

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 1

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 2

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 3

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 4

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 5

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 6

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی و سکولاریته – 7

جمهوری ایرانی ، حکومت برپایه خرد انسانها – 8

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی – 9

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 10

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 11

چرا جنبش سبز، جمهوری ایرانی میشود؟
سبز، چه رابطه ای با جمهوری ایرانی دارد؟

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 12

سبز ورابطه اش با سکولاریته وآخرالزمان

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 13

جدائی حکومت ازدین درایران ، فقط از راه بسیج ساختن فرهنگ ایران، ممکن میشود ، که بینش زاده ازخرد انسانی را، اصل موءسس حکومت وقانون اساسی میداند، نه یک شریعت و نه یک کتاب ونه یک ایدئولوژی را

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 14

هنگامی درایران ، حکومت از دین ، جدا ساخته میشود که ما مفهوم دین درفرهنگ ایران را ، جایگزین مفهوم رایج دین دراذهان کنیم . دین درفرهنگ ایران ، بینشی است که از زندگی فرد انسان ، ازخرد او میزاید و میتواند حکومت را بیافریند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 15

جمهوری ایرانی برپایه اخلاق ارزشی( تنوع و طیف ارزشها ) استوار است ، نه برشالودهِ حق وباطل، سیاه وسپید، نورو ظلمت، خیروشر، موءمن وکافر، امرونهی، دُروند واَشَوَن ، خودی و ناخودی

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 16

جمهوری ایرانی برشالوده تفکرطیفی ( رنگین گمانی+طاوسی) بنا میشود که ازمنش رنگ و آهنگ که پیکریابی خدای ایران( سیمرغ) است و تخم وجود هرانسانی است، میتراود، نه برشالوده موءمن وکافر، خودی و ناخودی، نوروظلمت، سیاه وسپید

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 17

جمهوری ایرانی چیست ؟
مسئله فردیت انسان وآزادی فردی، بنیادفرهنگ سیاسی . اجتماعی و دینی ایرانست.
درطبیعت هرفردی ، گوهرخودِ خدا هست که به گونه ای دیگرتحول می یابد، و این شیوه تحول متنوع ِ گوهرخدا درهرفردی، راه نامیده میشود. شریعت اسلام با طبیعت انسان درفرهنگ ایران متضاد هستند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 18

ما با یک « هنگام» درتاریخ خود کارداریم
این هنگام ِازسرسبزوتازه شدن،یا سیمرغ شدن است
این هنگام ازسرسبزوتازه شدن خرد سامانده وآفریننده انسانست
شدآن که اهل نظر، برکناره میرفتند
هزارگونه سخن دردهان و، لب خاموش
به صوت چنگ بگوئیم آن حکایت ها
که ازنهفتن آن ، دیگ سینه میزدجوش

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 19

جمهوری ایرانی چیست ؟ فقط با کاربستن خرد ِ خود انسانهاست که میتوان نظم وعدالت وقانون را آفرید. تضاد میان داد( نظم،عدالت، قانون) با مهراجتماعی ، همیشه دردگردیسی است و این خرد انسانست که باید درهرهنگامی ازنو برای یافتن راه حل آن بیندیشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 20

جمهوری ایرانی چیست؟
جمهوری ایرانی میخواهد که با خرد انسانی، آرمانهای مطلوب ولی متضاد انسانها را مانند آزادی وبرابری ، داد ومهر، درهرهنگامی ازتاریخ ازنوباهم آشتی و پیوند بدهد و این کار را به قدرتی فراسوی خود، وانمیگذازد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 21

پخش حکومت کردن درمیان همه ملت داد، درفرهنگ ایران ، بر پایه پخش کردن حکومت میان همه ملت، نهاده شده است. این خرد سامانده و آراینده و همپرس درهمه انسانها هست که حکومت را پدید میآورد. این حکومت است که رفاه و شادی و امکانات وآزادی را میان ملت به گونه ای پخش میکند که همه آنها را به هم پیوند میدهد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 22

درجمهوری ایرانی ، همه ادیان وایدئولوژیها و مکاتب، باید خودرا درفضای فرهنگ اصیل ایران بگذارند ،که برترین اصلش، گزند ناپذیربودن زندگی وخردِ انسانها دراین گیتی هست. جمهوری ایرانی بربنیاد« خردبهمنی» که درهمه انسانهاست، قراردارد که برضد قهرو تجاوزو جهادو تهدید و ارهابست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 23

جمهوری ایرانی ، برضد تاریخ شاهان ایران ولی پیآیند فرهنگ اصیل ایرانست که خرد بهمنی را که خرد شاد اداره کننده گیتی است، درهمه انسانها پخش شده میداند . داد، پخش حاکمیت برپایه خردیست که درفطرت همه ملت، پخش است. ما وارث تاریخ قدرتمندان ایران نیستیم . ما سرچشمه فرهنگ ایرانیم. آیا کوروش تاریخی درفرهنگ ایران مهمتراست یا ایرج داستانی ؟

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 24

جمهوری ایرانی، میخواهد روابط میان ملل وحکومات وطبقات واحزاب را برپایه داد استوارسازد و روابط برپایه قدرت ورزی میان ملل وحکومات وطبقات واحزاب را ازبین ببرد پیمان ملت با حکومت، یکباربرای همیشه نیست بلکه « بازپیمانی » است. باید این پیمان همیشه ازنوبسته شود تا حکومت مشروطه باشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 25

جامعه ایران میخواهد خودش به خودش صورت بدهد، خودش اندازه برای خودش بگذارد. جمهوری ایرانی، برضد کین توزی وثاراالله وقصاص وجهاد است.جمهوری ایرانی براین شالوده بنا میشودکه : نباشد بجزمردمی، دین من

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 26

جمهوری ایرانی برشالودهِ « دین مردمی » بنامیشود نباشد بجزمردمی، دین ما هیچ قدرتی،حق آزردن جان وخردمردم راندارد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 27

خودجوشی ِخردِشاد وآغازگرو ساماندهِ جوان درایران، شالودهِ جمهوری ایرانست
داد،هنگامی واقعیت می یابد که همه ملل وطبقات واقوام واحزاب،به هم پیوسته شوند. تحقق داد درداخل ملت، هنوز داد نیست
طرد روابط قهری وتهدیدی میان ملل واقوام و احزاب وانسانها، معنای داد هست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 28

زمان، نمیگذرد بلکه میگردد ، ودگردیسی می یابد ازآنچه گذشته است و ازآنچه دردگردیسیها، همیشه زنده است .چرا فرهنگ ایران ، خود را فراسوی شریعتها وا شکال گوناگون حکومت میگذارد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 29

ویژگی این انقلاب ،برضد انقلاب اسلامی پیشین، ضدرهبریست. جنبش اعتراضی، ناگهان تبدیل به جنبش خودجوش شد، که خودرو وخود رنگ(سبز)است. جوهرخودجوشی، متضادبارهبریست.
ولی خودجوشی، جداناپذیراز« به هم جوشی» است ،وبه هم جوشی، اصل ِ آفریننده روشنی،یعنی معرفت وشادی و جنبش است. به عبارت دیگر، خودش راه به سوی غایتش را می جوید ومی یابد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 30

حق مقاومت وسرپیچی برپایه خرد ِ انسانها دراجتماع .خرد انسان، حق به سرپیچی ازبیداد دارد که خود را داد و حقیقت میخواند. کاوه ، یک شخص نیست،بلکه جمهورملت است. کاوه ،همان خردبهمنیست که درفطرت هرانسانی هست. کاوه ،قیام همیشگی خردانسانها، برای تاءسیس حق وعدالت وقانون ازنو میباشد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 31

جمهوری ایران، برشالوده دین مردمی گذارده میشود. سخنرانی شماره 31
ایرانیان، بنیادگذار دین مردمی درجهان هستند ومیخواهند که حکومت وجامعه را برشالوده دین مردمی خود، بنا کنند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 32

اسطوره مهر، رویارو با واقعیت شمشیر
دین مردمی، دربرابر دین سیف
چرا ایرج ، همیشه مسئله روز سیاست است؟
این دین مردمیست که همه واقعیت های تاریخی را توخالی ومتزلزل میسازد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 33

فلسفه مجازات وکیفر در دین مردمی ایران و تفاوت آن با اصل قصاص درشریعت اسلام. برشالوده دین مردمی ایران، درمجازات، هیچ قدرتی حق ندارد چیزی را ازانسان بستاند که نمیتواند آن را به آن انسان بازگرداند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 34

مسئله بنیادی ، رفتن ازجهان ِتکلیف به جهان ِحـق هست . چرا درفرهنگ ایران ، انسان، حق هست، واین حق ، چگونه پیدایش می یابد. داد که قانون و حق وعدالت ونظم باشد، برای واقعیت دادن « همآفرینی» انسانها وپیدایش آزادی آنهاست. تکلیف دینی یا حکومتی، برضد اصالت انسان یا ازخود بودن اوهست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 35

دین مردمی که بنیادحکومتست ومفهوم ِجان شیرین چگونه درک خوشی ازشیرینی جانها، تبدیل به کام بردن ازآزردن جانها میگردد وبنیاد قدرت گذارده میشود وملت ازحکومت کردن ، بازداشته میشود. با جداساختن خالق ازمخلوق ، اندیشنده از مُجری ، آمر از ماءمور( عبد ومطیع وموءمن ) جدا ساخته میشود. وبا این جداسازی هست که راه قساوت درجهان گشوده میشود

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 36

حقانیت حکومت در اینست که: معیشت همه مردم را دررفاه و فراخی تضمین کند، نه درترویج یک مذهب و ایدئولوژی وآموزه ای مقدس، یا یک تئوری علمی بکوشد . درجمهوری ایرانی ، زندگی انسان دراین گیتی، حقیقت است، واولویت برهمه آموزه های دینی و علمی وشریعتی وایدئولوژیکی دارد. مالکیت دینی( اوقاف) و قدرت حکومتی و نفود سازمانهای دینی ، تابع « رفاه عمومی» میباشند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 37

جمهوری ایرانی ، برشالوده « دین مردمی » گزارده شده است که اندازه را، اصل آفریننده اجتماع وحکومت میداند. و مردم(انسان) که تخم ارتا هست، خودش این اصل آفرینندهِ بینش و نظام هست. مردمی ، یعنی همه مردمان ، تخم سیمرغ یا خدایند ،وهمه باهم خدا وشاه هستند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 38

میگویند که ما دیگر انقلاب نمیخواهیم ؟ انقلاب، چیست ؟ انقلاب اینست که خرد انسان، برترین مرجع حکومت و اقتصاد وحقوق بشود . جمهوری ایرانی ، درست این تغییربنیادی را که انقلابِ حقیقی باشد، میخواهد

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 39

ما باید خود را از« شریعت اسلام» آزاد سازیم تا بتوانیم اخلاقی رفتارکنیم، و تساوی وبرابری حقوق را دراجتماع بنیاد بگذاریم. چون معیار اخلاق ، درمیان انسانها ، هیچگونه خطی نمیکشد، و با آنانکه دو طرف خط قرار دارند، دوگونه رفتار نمیکند. دو گونه رفتار، ضد اخلاقیست ، ولی این بنیاد شریعت اسلام هست

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 40

درفرهنگ ایران، چیزی خدائیست که همیشه ازنو، تازه میشود. این انقلاب خردِ همیشه ازنو اندیش انسانیست که باید درایران بشود .انقلابی که رهبر دارد ، خودجوشی خردهای ملت را نابود میسازد وتخم خرد انسانی را میسوزاند. این توانائی به تصمیم گیری مشترکِ خودِ مردم دربحرانست که جمهوری را بنیاد میکند

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 41

حکومت وجامعه درفرهنگ ایران، برشالوده اندازه بنا میشود ، نه برشالوده « قدرت »، مانند اسلام . اسلام، دراثرهمین مفهوم قدرت، درهمه گستره های زندگی ِفردی و اجتماغی و سیاسی قصاص اندیش است، نه اینکه فقط درحوزه تنگ مجازات وکیفر، درقصاص ، زندگی را بجوید

سخنرانی درباره جمهوری ایرانی شماره – 42

تفاوت قدرت درحکومت اسلامی، و اندازه در جمهوری ایرانی قدرت دراسلام درهمه گستره های زندگی ، اززندگی فردی گرفته تا اخلاق و سیاست و حقوق واقتصاد،ایجاد کننده اکراه درانسانهاست . قدرت الله ، براساس تولید مداوم اکراه در انسانها گذاره شده است

Categories
jomhouri irani

جـمهـوری ایـرانی یا چگونه ملت، سیمرغ میشود ؟

بدون ریشه دوانیدن در فرهنگ اصیل ایران
که فرهنگ خانواده سام – زال – رستم
که فرهنگ سیمرغیست
به هیچکدام از آزمانهای خود نخواهیم رسید

جـمهـوری ایـرانی
یا
چگونه ملت، سیمرغ میشود ؟

چگونه ملت ، سیمرغ میشود ؟
مردمشاهی
اندیشه جمهوریت درفرهنگ ایران

***

جمهوری ایرانی
مسئله « جدائی حکومت از دین »
در فرهنگ ایران

مسئله جدائی دین ازحکومت

یا مسئله « رابطه بینش انسان با حکومتست »

اولویت « جان یا زندگی » بر « ایمان »

این مهم نیست که دین حقیقی کدامست .
این مهمست که چکونه ما با هم زندگی کنیم !

میشل دلو هوپیتال در 1562 میلادی
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

جمهوری ایرانی

شالودهِ « حکومت داد»
حق ایستادگی و سرپیچی
در برابر «حکومت بیداد» است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

جمهوری ایرانی
فرهنگ ایران ،
سرچشمهِ نوشوی

« نوشدن » یا « تقلیدکردن ازنو »
«مدرنیسم» رامیشودبه ایران« وارد»کرد
ولی از « مدرنیسم »، نمیتوان « نو» شد

اصل مدرنیته در فرهنگ ایران
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

ایده « جمهوریت »، هزاره ها
ایدهِ بنیادیِ ملت ایران
رویاروی ِ«حکومت پادشاهی»
در واقعیت، بوده است
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

تراژدی مهر و داد
یا
تراژدی ایرج و فریدون

داد(= قانون ونظم)
که از«خردسامانده مردم»میزاید=حقوق بشر

خرد واندیشیدن به حکومتِ دادی
که درآن خشونت وخشم نیست
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***

« پیدایشِ حکومت از ملت »
چگونه ملّت ، سیمرغ میشود؟
جمهوری ایرانی= مردُمشاهی

«شــاه» در فرهنگ ایران
نام ِ «جمهور ِ ملّت » بوده است

همپرسی ( دیالوگ )، به معنای آنست که
مردمان با همدیگر،
بُن ِ« همزیستی و ساماندهی »را میجویند

ما خواهان بناکردن جامعه و حکومت
بر پایه فرهنگِ ایران هستیم
VIEW AS HTML
VIEW AS WORD.DOC
VIEW AS PDF

***