Categories
bad award farhang simorghi jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

People themselves

روشنفکران ما، دم از خردگرائی میزنند، ولی هنوز در فکر معجزه اند. آنها میانگارند که با ترجمه لایحه حقوق بشر و خواندن آن، یا با نوشتن «جدائی دین ازحکومت» در قانون اساسی، آخوندها دست از کار میکشند، و مسئله تماما حل میشود. اینها هنوز «معجزه اندیش» هستند. اندیشهِ اعجاز در آنها، مانده است، فقط معجزه گر، عوض شده است. ولی سکولاریسم، درست با تبعید اندیشه اعجازگری از مغز خود این روشنفکران آغاز خواهد شد. هیچ نیروئی جز خود انسان نو آور نیست که میتواند جامعه و ملت و سیاست را تحول بدهد. این انسان نواندیش و نوآفرین هست که اصل انقلاب حقیقیست. این تصویر انسان است که باید در ذهن مردمان تغییربکند.

منوچهر جمالی

Our intellectuals breathe rationalism yet they still think of miracles. They say that with translating the human rights bill and reading it or by writing “separation of religion from state” down in the constitution, the Mullahs will quit working and the problem will be simply solved. They are thinking in “miracles”; the idea of “the miracle” has remained with them, only the miracle worker has changed. However, secularism will begin with the banishment of the idea of miracles from the minds of these intellectuals. There is no innovative force other than the people themselves that can transform society, the nation and politics. People themselves are thinkers and innovators, and they shape the principle of a true revolution. It’s the image of “the human/people” themselves that has to change in people’s minds.

– M. Jamali

Unsere Intellektuellen atmen den Rationalismus, aber sie glauben immer noch an Wunder. Sie gehen wohl davon aus, dass die Mullahs ihre Arbeit beenden werden, wenn sie die universellen Menschenrechte übersetzen und lesen oder die „Trennung von Religion und Staat“ der Verfassung beifügen, das Problem sei dann einfach gelöst. Sie denken in Wundern und haben sich den Glauben an „Wunder“ erhalten, nur der Wundertäter hat sich geändert. Der Säkularismus wird mit der Idee von Wundern in den Köpfen dieser Intellektuellen jedoch aufräumen. Es gibt keine andere innovative Kraft als die Menschen selbst, durch die die Gesellschaft, die Nation und die Politik verändert werden kann. Die Menschen selbst sind Denker und Erneuerer und sie gestalten das Prinzip einer wirklichen Revolution. Es ist das Bild des „Menschen“ selbst, das sich in den Köpfen der Menschen ändern muss.

01.07.2011

https://www.jamali.info/alternate/010711_1/

https://www.farangis.de/denk2mal/persisches-dorf

https://simorgh.de/biografie/brief-von-jamalzadeh/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil on canvas by Farangis G. Yegane.

 

Categories
az nou sabz va taze shawim kherad sayrmaye falsafi iran secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Zamin va shadi

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند». باهم آفریدن «زمین و شادی در آغار»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جش همیشگی بودن»، پیدایش یافته است. این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان. چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده میگیرند؟ ولی به یقین، فلسفه نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره های زندگی، آغاز خواهدشد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil o canvas by Farangis G. Yegane.

Categories
secularite چاشنی های اندیشه

Future, present, past

تفکر در ایمان، میکوشد که برای زیستن در کنون، نو را، تا میتواند، جزو گذشته سازد، و تفکر در فلسفه، میکوشد که تا میتواند برای زیستن در کنون، گذشته را، جزو ِنو، در آینده سازد. مسئله بنیادی که ایندورا باهم گلاویز میسازد، یکی آنست که چه اندازه از نو، در گذشته میگنجد؟ و دیگری آنست که، چقدر از گذشته، در نو و آینده، باقی میماند.

منوچهر جمالی

Thinking in faith tries to make the new part of the past as much as possible, in order to live in the present, and thinking in philosophy tries to make the past part of the new in the future, in order to live in the present. The fundamental problem that those two create together is how much does fit into the past? And the other is how much of the past remains in the new and future.

– M. Jamali

Das Denken im Glauben versucht, das Neue so weit wie möglich als Teil der Vergangenheit zu begreifen um in der Gegenwart zu leben, und das Denken in der Philosophie versucht, das Vergangene als Teil des zukünftigen Neuen zu sehen um in der Gegenwart zu leben. Das grundsätzliche Problem, das sich aus beiden ergibt, ist: Wie viel passt in die Vergangenheit? Und das andere ist, wie viel von der Vergangenheit bleibt im Neuen und in der Zukunft.

14.06.2011

https://www.jamali.info/alternate/140611_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Graphite pencil drawing top: by Farangis G. Yegane.

Categories
az nou sabz va taze shawim jomhouri irani kherad چاشنی های اندیشه

As manifold as …

The essence of philosophical thinking is the right and the ability to think and interpret various experiences, insights, and phenomena, not following “one philosophical school” and not following “one religion or one ideology”, which limits that “right” and reduces that “ability” in people. The Renaissance, which wasn’t simply regeneration, but cultural renewal, had deep roots in philosophical thinking and in the right to create different interpretations of history, the world, and social realities. Philosophical thinking, by recognizing the variety and colorfulness of views and ideas, makes a new experience with the “enlightenment” phenomenon. Every reality becomes “clear” only in knowing the diversity of views and thoughts.

– M. Jamali

گرانیگاه تفکرفلسفی، حق و توانائی اندیشیدن و تاءویل کردن گوناگون تجربیات و بینش ها و پدیده هاست، نه پیروی از «یک مکتب فلسفی» و نه پیروی از«یک مذهب یا یک ایدئولوژی»، که به کلی هم آن «حق» را از انسان سلب میکند و هم آن «توانائی» را در انسان میکاهد. رنسانس، که نه تنها باززائی، بلکه نوزائی فرهنگی هست، ریشه ژرف در تفکر فلسفی، و حق به آفریدن تاءویلات گوناگون از تاریخ و جهان و واقعیت های اجتماعی دارد. تفکرفلسفی، با شناخت تنوع و رنگارنگی دیدگاهها و اندیشه هاست که تجربه نوینی از پدیده «روشنی» دارد. هر واقعیتی، فقط در شناخت تنوع دیدگاهها و اندیشه هاست که «روشن» میشود.

منوچهر جمالی

Die Essenz philosophischen Denkens ist das Recht und die Fähigkeit unterschiedliche Erfahrungen, Sichtweise und Phänomene zu überdenken und zu interpretieren, und dabei nicht „einer philosophischen Schule“ oder „einer Religion oder Ideologie“ folgen zu müssen, was zumeist beinhaltet, dass Menschen genau dieses Recht einbüßen. Das Recht und die spezifische Fähigkeit von Menschen zu solchem Denken wird so gemindert. Die Renaissance, die nicht bloß eine Regeneration, sondern eine kulturelle Erneuerung darstellte, wurzelte tief im philosophischen Denken, und in dem Recht unterschiedliche Interpretationen der Geschichte, der Welt und der sozialen Realitäten zu schaffen. Indem das philosophische Denken die Vielfalt und die Buntheit der Ansichten und Ideen anerkennt, macht es eine neue Erfahrung mit dem Phänomen der ‚Aufklärung‘. Jede Realität wird erst durch das Wissen um die Vielfalt der Ansichten und Gedanken ‚klar‘.

17. März 2012

https://www.jamali.info/alternate/170312_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, acrylic on canvas.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

Pseudo-things

آخوندها متوجه شده اند که روشنفکران
ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند

و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Image top: by Farangis G. Yegane, linocut.

Categories
jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

Negation of time, being and world


سکولار، دراصل به « زندگی درزمان گذرا وتحقیرآن وپشت کردن به آن »، گفته میشده است وسپس، درست « زندگی درزمان گذرا »، مطلوب جامعه شده است. یکی ازپیآیندهای تحقیر« آنچه گذراست »، اینست که « فرد » درمقابل « جامعه وطبقه وامّت وملت وقوم »، نماد گذرا بودنست، و« فرد » رابرای بقای امت وجامعه وقوم وطبقه وملت، میتوان قربانی کرد.

منوچهر جمالی

Categories
az nou sabz va taze shawim farhang simorghi kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

Emerging from the Dark

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی، در درون آن تخم (= هاگ = حق) پوشیده و نهفته است، و باید آن را در خاک تیره نهفت، تا درروئیدن، «حقیقت» نهفته در تخم (= هاگ = حق) پدیدارشود. از این رو در عربی به کشاورز، «کافـر» میگفتند. حقیقت هر چیزی و حقیقت انسان نیز، درون خود آنها نهفته است و فقط باید آنرا رویانید و زایانید. درست این «کافر» هست که به حقیقت چیزها پی میبرد. ولی محمد فقط از کار کشاورز (= کافر)، فقط بخش پوشاندن و نهفت تخم را میدید، و غایت آن پوشاندن را که پیدایش حقیقتست نمیدید. از این رو پوشاننده حقیقت خودش را، کافرخواند. چون او حق و حقیقت را فراسوی گیتی وانسانها میدانست. ولی ما همه کافریم، چون حقیقت را درون انسان و درون گیتی میدانیم و آنرا چون کشاورز (کافر)، از تاریکی بیرون میآوریم.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
bad award kherad kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

اندیشیدن

ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن، و ستودن و نکوهیدن آنها، اندیشنده نمیشویم. بسیاری، با عرضه مجموعه ای از اندیشه های این و آن، نقاب متفکریا روشنفکربه خود میزنند. اینها، همه دلیل بر ناتوانی اندیشیدنست. اندیشیدن، با کشف چشمه زا ینده در خود کار دارد، نه با چیدن آنچه در صندوق حافظه انباشته شده، در پنجره دکان خود. زایش یک اندیشه بسیار ساده و زنده از خود، بیش از یک تل از اندیشه های وام کرده، ارزش دارد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, acrylic on canvas.

Categories
nou andishi چاشنی های اندیشه

فقط در مـفاهـیم

اینکه حقیقت، فقط در« مـفاهـیم » پدیدارمیشود
اسطوره ای بیش نیست

Categories
nou andishi secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Mystics and Secularism

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.