Categories
gashn secularite

Nowrooz and Secularity

In secularity every day is a celebration. In heathen Iranian culture, every day is Nowruz. Celebration is always about “renewal”. Why Nowruz became a festival, when man became an enemy to his own celebrational-wisdom; the narration of Nowruz in the Shahnahmeh is a narration of the Zoroastrian priests during the Sassanian period. The meaning of “secularity” is that: life in time is celebration. Life is ‘laughing’ in ‘time’.

In der säkularen Welt ist jeder Tag ein Fest. In der heidnischen iranischen Kultur ist jeder Tag Nowruz. Beim Feiern geht es immer um “Erneuerung”. Warum Nowruz zu einem Fest wurde, als der Mensch zum Feind seiner eigenen Festweisheit wurde; die Erzählung von Nowruz im Shanameh ist eine Erzählung zoroastrischer Priester aus der sassanidischen Zeit. Die Bedeutung von “Säkularität” ist, dass das Leben in der Zeit ein Fest ist. Das Leben ist ein “Lachen” in der “Zeit”.

جـشـن در ایران

درسکولاریته، هرروزی، جشن است
درفرهنگ ایران
هرروزی، نوروزاست
جشن، همیشه با « نوشدن » کاردارد
« چرا نوروز ،جشنی شد که انسان، دشمن خردِ جشن سازِِ خود شد »
روایت شاهنامه ازنوروز، روایتی ازموبدان زرتشتی در دوره ساسانیانست
معنای « سکولاریته » اینست که: زندگی در زمان ، جشن است. زندگی، خندیدن درزمانست.

منوچهرجمالی

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOC
VIEW THIS ARTICLE AS PDF

Categories
farhang simorghi kherad secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Time itself

” آنکه میخواهد بُت نپرستد ، نباید بُت هارا بشکند، بلکه نباید بپرسـتد ”
منوچهرجمالی، نعش ها سنگین هستند

ما، بنا بررسوب تصاویر اسلامی ومسیحی ویهودی درذهنمان، می انگاریم که خدا، فراسوی خود،خلق میکند. ولی، درفرهنگ ایران، خدا، «میشود»، وتحول می یابد و «اصل متامورفوز» است، نه خالق. خودش، گیتی و زمان و انسان «میشود». خودش، سکولار= زمانی هست. زندگی در زمان ، گوهرخدائی دارد، و برترین ارزش است و نیازبه ایمان آوردن به خدائی نیست، چون همه ازگوهرخود خدا هستند.

“He who wants not to worship idols, should not break the idols, but should not pray”

Manouchehr Jamali, Naesh-ha Sangin Hastand.

Due to the deposition of Islamic, Christian and Jewish images in our minds, we think that God creates beyond himself. But, in [pre-zoroastrian rooted] Iranian culture, God “becomes” and transforms and is the “principle of metamorphosis”, not the creator. He “becomes” himself, the world, time and man. Secular = time itself. Life in time has the essence of God, and it is the highest value, and there is no need to believe in God, because everyone is an essence of God.

„Wer keine Götzen anbeten will, sollte die Götzen nicht zerbrechen, sondern nicht beten“

Manouchehr Jamali, Naesh-ha Sangin Hastand.

Aufgrund der islamischen, christlichen und jüdischen Bilder, die sich in unseren Köpfen festgesetzt haben, denken wir, dass Gott über sich hinaus schafft. Aber in der iranischen Kultur „wird“ Gott und verwandelt sich und ist das „Prinzip der Metamorphose“, nicht der Schöpfer. Er „wird“ sich selbst, die Welt, die Zeit und der Mensch. Weltlich = die Zeit selbst. Das Leben in der Zeit hat das Wesen Gottes, und es ist der höchste Wert, und es gibt keine Notwendigkeit an Gott zu glauben, denn jeder ist die Essenz Gottes.

– M. Jamali

05.04.2010

https://www.jamali.info/alternate/050410_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: acrylic on canvas by Farangis G. Yegane > https://farangis.de/maat/

Categories
bad award farhang simorghi jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

People themselves

روشنفکران ما، دم از خردگرائی میزنند، ولی هنوز در فکر معجزه اند. آنها میانگارند که با ترجمه لایحه حقوق بشر و خواندن آن، یا با نوشتن «جدائی دین ازحکومت» در قانون اساسی، آخوندها دست از کار میکشند، و مسئله تماما حل میشود. اینها هنوز «معجزه اندیش» هستند. اندیشهِ اعجاز در آنها، مانده است، فقط معجزه گر، عوض شده است. ولی سکولاریسم، درست با تبعید اندیشه اعجازگری از مغز خود این روشنفکران آغاز خواهد شد. هیچ نیروئی جز خود انسان نو آور نیست که میتواند جامعه و ملت و سیاست را تحول بدهد. این انسان نواندیش و نوآفرین هست که اصل انقلاب حقیقیست. این تصویر انسان است که باید در ذهن مردمان تغییربکند.

منوچهر جمالی

Our intellectuals breathe rationalism yet they still think of miracles. They say that with translating the human rights bill and reading it or by writing “separation of religion from state” down in the constitution, the Mullahs will quit working and the problem will be simply solved. They are thinking in “miracles”; the idea of “the miracle” has remained with them, only the miracle worker has changed. However, secularism will begin with the banishment of the idea of miracles from the minds of these intellectuals. There is no innovative force other than the people themselves that can transform society, the nation and politics. People themselves are thinkers and innovators, and they shape the principle of a true revolution. It’s the image of “the human/people” themselves that has to change in people’s minds.

– M. Jamali

Unsere Intellektuellen atmen den Rationalismus, aber sie glauben immer noch an Wunder. Sie gehen wohl davon aus, dass die Mullahs ihre Arbeit beenden werden, wenn sie die universellen Menschenrechte übersetzen und lesen oder die „Trennung von Religion und Staat“ der Verfassung beifügen, das Problem sei dann einfach gelöst. Sie denken in Wundern und haben sich den Glauben an „Wunder“ erhalten, nur der Wundertäter hat sich geändert. Der Säkularismus wird mit der Idee von Wundern in den Köpfen dieser Intellektuellen jedoch aufräumen. Es gibt keine andere innovative Kraft als die Menschen selbst, durch die die Gesellschaft, die Nation und die Politik verändert werden kann. Die Menschen selbst sind Denker und Erneuerer und sie gestalten das Prinzip einer wirklichen Revolution. Es ist das Bild des „Menschen“ selbst, das sich in den Köpfen der Menschen ändern muss.

01.07.2011

https://www.jamali.info/alternate/010711_1/

https://www.farangis.de/denk2mal/persisches-dorf

https://simorgh.de/biografie/brief-von-jamalzadeh/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil on canvas by Farangis G. Yegane.

 

Categories
az nou sabz va taze shawim kherad sayrmaye falsafi iran secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Zamin va shadi

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند». باهم آفریدن «زمین و شادی در آغار»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جش همیشگی بودن»، پیدایش یافته است. این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان. چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده میگیرند؟ ولی به یقین، فلسفه نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره های زندگی، آغاز خواهدشد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil o canvas by Farangis G. Yegane.

Categories
secularite چاشنی های اندیشه

Future, present, past

تفکر در ایمان، میکوشد که برای زیستن در کنون، نو را، تا میتواند، جزو گذشته سازد، و تفکر در فلسفه، میکوشد که تا میتواند برای زیستن در کنون، گذشته را، جزو ِنو، در آینده سازد. مسئله بنیادی که ایندورا باهم گلاویز میسازد، یکی آنست که چه اندازه از نو، در گذشته میگنجد؟ و دیگری آنست که، چقدر از گذشته، در نو و آینده، باقی میماند.

منوچهر جمالی

Thinking in faith tries to make the new part of the past as much as possible, in order to live in the present, and thinking in philosophy tries to make the past part of the new in the future, in order to live in the present. The fundamental problem that those two create together is how much does fit into the past? And the other is how much of the past remains in the new and future.

– M. Jamali

Das Denken im Glauben versucht, das Neue so weit wie möglich als Teil der Vergangenheit zu begreifen um in der Gegenwart zu leben, und das Denken in der Philosophie versucht, das Vergangene als Teil des zukünftigen Neuen zu sehen um in der Gegenwart zu leben. Das grundsätzliche Problem, das sich aus beiden ergibt, ist: Wie viel passt in die Vergangenheit? Und das andere ist, wie viel von der Vergangenheit bleibt im Neuen und in der Zukunft.

14.06.2011

https://www.jamali.info/alternate/140611_1/

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Graphite pencil drawing top: by Farangis G. Yegane.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

Pseudo-things

آخوندها متوجه شده اند که روشنفکران
ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند

و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Image top: by Farangis G. Yegane, linocut.

Categories
nou andishi secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Mystics and Secularism

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad secularite چاشنی های اندیشه

Belief and Disbelief

بهترین زمین برای پیدایش بیدینی، دین است  

بهترین زمین برای پیدایش بیدینی، دین است. بهترین زمین برای پیدایش بیخدائی، ایمان به خداهست. بزرگترین بیدینان و منکران دین، با دینان هستند. بزرگترین بیخدایان، موءمنان به خدا هستند. هیچ دینداری نیست که درباطنش، بیدین نباشد. هیچ باخدائی نیست که درباطنش بیخدانباشد. این عدم شناخت انسانست که این دورویه را ازهم جدامیسازد. شک، سایه هر ایمانیست، فقط ایمان این سایه خودرا که دنبالش هست، نمیخواهد ببیند و آنراسرکوبی میکند. ایمان وشک، همزادند. هرچه ایمان شدیدتر میشود، شک، پنهان ترو ناشناختنی تر میشود، ولی هیچگاه پیوندشان از همدیگر، بریده نمیشود. بزرگترین بیدینان وبیخدایان، درست خودِ آخوندها و موبدان و کشیش ها وهاخامها … هستند. با سرکوبی این شک درونست، که قساوت و تجاوزگری به دیگران در جهان پیدایش مییابد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Erfan-e secular

اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را ازجمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیده ایست که از رونددنبال کردن و گستردن انتقادات واعتراضات جسته وگریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیرو خیام وعطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان بطورکلی از شریعت اسلام کرده اند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات واعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات واعتراضات را بگسترند و بشکافند وبارورسازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات واعتراضات نهفته یا آشکارو آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ وگستاخ است. سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانه پیشینه فکری این آزادگان بدست میآید، دل وروان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، واز تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی ودرزمان میکند و دلیر درتغییر دادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد. عرفانی که والاترین موءمن به خدا را دربت خانه کافرستان می یابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافررا جرم میداند و کشتن اورا تکلیف اصلی جهاد میداند هزارفرسخ فاصله دارد. خدای عرفانی، که نوح پیامبررا به سختی سرزنش میکند که چرازاو خواسته است که همه مردمان گیتی را که کافرند نابودسازد، چون همه آن کفاررا دوست میداشته است، صدهزارفرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد. کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیده اند ونه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفه ای هستند.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Paintings top: Maat (african goddess) and Io (greek goddess), two acrylic paintings by Farangis

Categories
auf Deutsch secularite

Eigene Probleme

Der Iran (u. der ganze Mittlere Osten) hat das Problem, dass die westliche Welt, Land, Gesellschaft und Kultur immer auf irgendeine Religiosität zurückführen will. Der Westen datiert die Kulturgeschichte schlichtweg auf die Bibel als Ausgangspunkt zurück, während er sich selbst vorbehält, zumindest auf die Antike unabhängig zur religiösen Entwicklung seit des Christentums zurückgreifen zu dürfen.

Der Orient hat seine alten Wurzeln zum Großteil gegenwärtig vergessen, der Westen sieht dessen alten Wurzeln als heidnischen, nicht-rekonstruierbaren Mist. Geschichte und Ursachen ethnischer- u. ethnisch-religiöser Konflikte werden dadurch nicht erhellt u.: die eigene Renaissance / Aufklärungsphase nach eigener Façon wird im Westen kaum wahrgenommen werden u. durch allg. Machtinteressen involvierter Parteien kaum stattfinden können.

palang yegane arani