Categories
az nou sabz va taze shawim kherad sayrmaye falsafi iran secular mysticism secularite چاشنی های اندیشه

Zamin va shadi

سنگ نبشته های هخامنشی، نخست بر این گواهی میدهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم میآفریند». باهم آفریدن «زمین و شادی در آغار»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جش همیشگی بودن»، پیدایش یافته است. این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان. چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده میگیرند؟ ولی به یقین، فلسفه نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره های زندگی، آغاز خواهدشد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: oil o canvas by Farangis G. Yegane.

Categories
farhangshahr jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran secularite چاشنی های اندیشه

Pseudo-things

آخوندها متوجه شده اند که روشنفکران
ژرفای فلسفی همه اصطلاحات مدرنی را که بکارمیبرند

و عَلم میکنند، نمیفهمند ، چون آنها را ازژرفای فرهنگی خود، تجربه نکرده اند.ازاین رو این اصطلاحات را باکاه شریعت، قاطی کرده و ازآن اسلامهای راستین طبق مد روز، میسازند وبه خورد خود روشنفکران و مردم میدهند.اینست که ازمشروطه، شبه مشروطه ، ازدموکراسی، شبه دموکراسی، ازجمهوری، شبه جمهوری، ازآزادی ، شبه آزادی ،ازمدرنیزاسیون ، شبه مدرنیزاسیون، ازامپریالیسم، شبه امپریالیسم درمیآورند

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Image top: by Farangis G. Yegane, linocut.

Categories
jomhouri irani kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

Negation of time, being and world


سکولار، دراصل به « زندگی درزمان گذرا وتحقیرآن وپشت کردن به آن »، گفته میشده است وسپس، درست « زندگی درزمان گذرا »، مطلوب جامعه شده است. یکی ازپیآیندهای تحقیر« آنچه گذراست »، اینست که « فرد » درمقابل « جامعه وطبقه وامّت وملت وقوم »، نماد گذرا بودنست، و« فرد » رابرای بقای امت وجامعه وقوم وطبقه وملت، میتوان قربانی کرد.

منوچهر جمالی

Categories
az nou sabz va taze shawim farhang simorghi kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

Emerging from the Dark

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی

هر کشاورزی میداند که حقیقت هرتخمی، در درون آن تخم (= هاگ = حق) پوشیده و نهفته است، و باید آن را در خاک تیره نهفت، تا درروئیدن، «حقیقت» نهفته در تخم (= هاگ = حق) پدیدارشود. از این رو در عربی به کشاورز، «کافـر» میگفتند. حقیقت هر چیزی و حقیقت انسان نیز، درون خود آنها نهفته است و فقط باید آنرا رویانید و زایانید. درست این «کافر» هست که به حقیقت چیزها پی میبرد. ولی محمد فقط از کار کشاورز (= کافر)، فقط بخش پوشاندن و نهفت تخم را میدید، و غایت آن پوشاندن را که پیدایش حقیقتست نمیدید. از این رو پوشاننده حقیقت خودش را، کافرخواند. چون او حق و حقیقت را فراسوی گیتی وانسانها میدانست. ولی ما همه کافریم، چون حقیقت را درون انسان و درون گیتی میدانیم و آنرا چون کشاورز (کافر)، از تاریکی بیرون میآوریم.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, oil on canvas.

Categories
bad award kherad kherad sayrmaye falsafi iran چاشنی های اندیشه

اندیشیدن

ما نیاز به «اندیشیدن» داریم، و تنها با جمع کردن اندیشه ها از این و آن، و به حافظه سپردن، و ستودن و نکوهیدن آنها، اندیشنده نمیشویم. بسیاری، با عرضه مجموعه ای از اندیشه های این و آن، نقاب متفکریا روشنفکربه خود میزنند. اینها، همه دلیل بر ناتوانی اندیشیدنست. اندیشیدن، با کشف چشمه زا ینده در خود کار دارد، نه با چیدن آنچه در صندوق حافظه انباشته شده، در پنجره دکان خود. زایش یک اندیشه بسیار ساده و زنده از خود، بیش از یک تل از اندیشه های وام کرده، ارزش دارد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Painting top: by Farangis G. Yegane, acrylic on canvas.

Categories
kherad kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

کار فلسفه

کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم. چه با آموزاندن حقیقت به مردم و تحمیل آن به مردم، مردمان، سترون ساخته میشوند. فلسفه نباید خود را جانشین دین و شریعت و ایدئولوژی سازد، که گوهرشان سترون سازیست. فلسفه باید گوهر زاینده انسانها را، برغم سترون سازان، از سر برانگیزد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Biographical note: A letter by Mohammad-Ali Jamalzadeh to Farangis G. Yegane about the Nightgarden > https://simorgh.de/biografie/brief-von-jamalzadeh

Categories
kherad kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

Selfenlightenment

تا دیگری برای من میاندیشد، من، بنده وعبد اوهستم. تا اندیشه دیگری، جای اندیشیدن مرا میگیرد، من، به عقیم بودن خود، گواهی میدهم و با اندیشه دیگری، عقیم بودن خودرا میپوشانم. تا اندیشه دیگری، مرا روشن میکند، بیان آنست که « آتش جان من »، خاموش شده ومُرده است. تامن با این « روشنائی وامی »، روشنگرجامعه میشوم، جامعه را، روشن نمیکنم، بلکه با این روشنائی، آتشِ جان مردم را میکـُشم، تا آنکه این روشنائی وامی مرا بپذیرند.

خدای ایران، روشنگری نمیکرد، و روشنی به کسی وملتی، قرض نمیداد تا آتش جان آنهارا بمیراند، بلکه افتخار خودرا این میدانست، که آتش جان انسانهارا بیفروزد، تا همه انسانها ازآتش جان خودشان، روشن شوند. خودشان، سرچشمه روشنی وبینش گردند، تا خرد انسانها، شعله وتابش آتش جان انسانها باشد. روشنائی که ازآتش جان خود انسانها برنخاسته باشد، نشان عقیم ونازابودن آنهاست و آنها که عـقیمند، عبد وبنده میشوند.

فکری روشن است که، ازآتش جان خود انسان، افروخته شده باشد. فکری روشنست که جان خود انسان، آنرا آفریده باشد. این مَـنیدن یا اندیشیدنست که با آن، انسان، « من » و سرفراز و آزاد میگردد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.doc – as a pdf

Categories
jomhouri irani kherad kherad sayrmaye falsafi iran nou andishi چاشنی های اندیشه

در اصل قداست جان و خرد انسانی

نها راه آزادی واستقلال ایران، آنست که اسلام، درچهارچوبه «اصل قداست جان وخرد انسانی» قرارداده شودکه که بنیاد فرهنگ ایرانست. شریعت اسلام درایران، فقط حق موجودیت خواهد داشت ، اگرخودرا درچهارچوبه «اصل قداست جان وخردانسانی» قراردهد.

«جمهوری ایرانی»، این معنارا دارد. فرهنگ ایران، رویاروی شریعت ِبی فرهنگ اسلام میایستد. بدینسان، حق امربه معروف ونهی ازمنکر، وحق فتوای قتل وحق فتوای جهاد و قصاص، بکلی کنار نهاده میشوند،وآخوند،قدرت خود رابه کلی بااین ها ازدست میدهد.

این فرهنگ، همان سخنیست که رستم به بهمن زرتشتی که دست به خشونت جهادبرای ترویج دین زرتشتی زده بود گفت: زمن هست تاهست ایران بپای. این همان حرفیست که ایرج که ارتا یا سیمرغ باشد به زورمندان وقهرورزان آن زمان گفت: میآزار موری که دانه کش است که «جان» دارد وجان شیرین خوش است .

این همان حرفیست که حاقظ گفت: مباش درپی آزار( قهرونهدید ) هرچه خواهی کن— که درشریعت ما (این شریعت همان دین مردمی ِایرج هست)غیرازاین گناهی نیست. قدرت آخوندها را فقط وفقط با «اصل قداست جان وخردانسانی» میتوان مهارکرد، نه با اسلامهای راستین، که مانندقارچ ازهرطرف میرویند، و ومخرج مشترک همه اشان، دروغ است. جمهوری ایرانی، برپایه این اصل قرارمیگیرد وهمه حقوق بشرازاین اصل،استنتاج میگردد.

منوچهر جمالی

this chashniha as a word.docas a pdf

Categories
kherad sayrmaye falsafi iran

خــرد سرمایهِ فلسفی ایران – جلد هشتم

کتاب

خرد، سرمایه فلسفی ایران

آفـریدن ملـت و حکـومـت
بـر شـالـوده « منـش ِمـردمـی »

جلد هشتم

منوچهر جمالی

ISBN 1 899167 33 1
KURMALI PRESS
LONDON, 2011
VIEW AS HTML — VIEW AS WORD.DOCVIEW AS PDF


Article 1

Article 2

Article 3

Article 4

Article 5

Article 6

Article 7

Article 8

Article 9

Article 10

Article 11

Article 12

Article 13

Article 14

Article 15

Article 16

Article 17

Article 18

Categories
kherad sayrmaye falsafi iran

سـرمـایـه فلـسفـی ایـران – جلد هفتم

سـرمـایـه فلـسفـی ایـران – جلد هفتم


***Beginning of articles starts at the bottom***

Article 16

تـرازوی چـشــم

رابطه خـرد با تـرازو

نگاهِ چشم، گیتی رامی تـرازد(میآراید)
(نگاه چشم،نظم میدهدوزیبامیسازد)

رَشـن= Rashn و « نگاه ِچـشـم »

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 15

چشمی که درگوهرچیزها،
زیبائی را میبیند، ومست عشق میشود
( زُهره= بیدخت ، ونگاه درآئینه گیتی)

چشمی که درگوهرچیزها ،
باده نوشین راستی را می بیند
و ازنوشیدن آن ، هشیارمیشود
( رشن ، وفشردن خوشه انگورپروین )

چشم،هم،ترازو وهم،سنجه(معیار)هست
رشـن و « نگاه ِچـشـم »

نگاه چشم ، روشنی از رَش( شیره تازه انگورسیاه )

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 14

مفهـوم « زشـتی » درفرهنگ ایران

چشمی که زیبائی را می بیند ، زیبائی را میآفریند
چشمی که زشتی را می بیند، زشتی را میآفریند

چگونه ، زیبا، زشت میشود ؟
زشتی ، اختلال یا آشفتگی اندازه است

چـشـم اسفـنـدیـا ر ،
و تـیـرگـزسیمرغ (= نگاه سیمرغ ) ،
که هدفش چشمیست که درآن خشمست

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 13

چراچـشم،« آئـیـنه »اسـت ؟

زُهـره= بیدُخت=خـرّم= بهـی + رام
خـرّم ،« نگـاه چـشم= نـظـر» است
کــه
در« آئینه »، زیبائی خود را مینگـرد

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 12

درهربامدادی، خدای ِعشقِ وزیبائی ،
« زُهـره= خرّم » ازنو، زاده میشود

در فـرهـنگ ایـران
جان انسان ، اصل زیبائی ومهراست

پَـری یا فـری ، که «آتش جان ِانسان » میشود
و « هـوفریان = هـو+ فـری+ یان » نامیده میشود
اصل زیبائی ومهـر، باهم هست

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 11

چگـونـه
«عـشق به زیبائیهای زندگی درگیتی » ،
« فریب = گمراهی » شد ؟

عـشـق ِفـریـبـنـده
فریفته شدن به زیبائی،عشقست

« فریب » ، دراصل ، « کشش به زیبائی و مهر» بوده است

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 10

میان انسان ، نـِرسی ، « اصل زیبائی » هست
که همه را عاشق شیفته ودلـباخته خود میسازد

نِـرسی بیابانی ( vi- yaapanih)
نـِرسی،زیبائی که دل همه را میرباید
نِـرسی = انـبـاز
نرسی یا « یافتن زیبائی »
بیابان ، یافتن ، فریب ، دلـربـائی

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 9

از« اصل زیبائی » که درمیان انسانست
اخلاق ودیـن وسعادت، پیدایش مییابد

« نـیـرو» که پدیدآرنده راستیست،ازمیان جان انسان سرچشمه میگیرد ، و
« نیروسنگ= نرسی» نامیده میشود

نیروسنگ = اصل زیبائی درمیان انسان
« نِـرســی »

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 8

محـور(وَردَنهِ) زندگی درجهان هستی
« بـِهـی »

حقیقت وسعادت هرچیزی
درمیان آنچیزودرمیان چیزهاست

مفهوم « میان» ، متضاد با مفهوم « وسط» است

فسـرده چند نشـینـی ، « میان هستی » خویش
« تـنـورآتش عشق و زبـانه » را چـه شده است ؟
مولوی

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 7

انسان ، بُـنـی هست کـه
هم آینده وهم گذشته ، ازآن،آغازمیشود
« انسان ، اصـل آغازگـر »

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 6

نـبـردِ قـدرت ،
با فطرتِ ( گوهرِ) یازنـدهِ انسـان
خواستن ، ازخود ، هست شـدنست
آزادی،آزیدنِ(= یازیدنِ)آتش جانست
دوخواستِ گوهری هرانسانی درفرهنگ ایران

1- خرداد(شناختِ شادی آفرین=بهروزی)
2- وامرداد(همیشه ازنوتازه شوی)است

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 5

از« چهـره ِشـعـله »
تا « صـورت گِل خشکـیـده »
چگونه مـلـت میانـدیـشـد،
آنگونه که او نیـست ؟

قدرت،برضد«تحول یابی ازخـود=خودآفرینی»هست

آیا انسان،«صورت ِگل خشک» است
یا « شعلهِ یازنده ِآتش » است ؟

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 4

چرا آتش درفرهنگ ایران
بنیاد « آزادی فردِ انسانی »
و« بنیادِ پیدایش نظام وتوافق ودوستی
وقانون ، دراجتماع »هست ؟

حـقـیـقـت ، بشنـو ازپـورفـریدون ( ایرج = ارتا )
که آتـش ، ازتـنـور سـرد ، نـایـو ( نمی آید )
باباطاهرعریان

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 3

مفهوم « نقص » در فرهنگ ایران

هستی کامل ، چگونه ناقص ساخته میشود
چرا ادیان نوری ، انسان را ، ناقص ساخته اند ؟
شیوه های ناقص سازی ِانسان ،
راه رسیدن به « کمال ومعنا وهستی »خوانده میشوند !

تضاد رو، با زیر

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 2

هسـتی = بـافـتـه
کـمال = بـافـتـه
جان وتن باهم می بافند
تـَن ، « هستی » است

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***

Article 1

با رشـته جان، بافـتـن
یا
انسان چگونه باتجربیات ژرف در زندگی، به خود،صورت میدهـد

چگونه ، دیدن کرم ابریشم ودگردیسی اش به پروانه ،
فلسفه زندگی ایرانیان را عبارت بندی کرده است ؟

از تنیدن وتابیدن و رشتن وبافتن ِاندیشه وکرداروگفتار

VIEW THIS ARTICLE AS WORD.DOCVIEW THIS ARTICLE AS PDF

***